پیتر تیل (Peter Thiel) می‌گوید: «من فکر می‌کنم بیت‌کوین اولین پول رمزگذاری‌شده است که پتانسیل انجام کاری مانند تغییر جهان را دارد.» بلاک چین بیت‌کوین به‌طور کلی به‌عنوان بلاک چین اصلی در نظر گرفته می‌شود، زیرا این اولین اجرای یک فناوری جدید است که امروزه عموما به‌عنوان فناوری دفتر کل توزیع‌شده (DLT) توصیف می‌شود. تولد بلاک چین بیت‌کوین ۱ با نسخه اتریوم قابل‌برنامه‌ریزی به‌عنوان بلاک چین ۲ دنبال شد و به‌زودی با نسل سوم، یعنی بلاک چین ۳.۰ به شکل IOTA ، Nano یا Hashgraph دنبال می‌شود. تقسیم توسعه به این مراحل جداگانه یک ساده‌سازی است، زیرا آخرین نسل از فناوری بلاک چین حتی به‌درستی به‌عنوان یک بلاک چین شناخته نمی‌شود. در واقع، کلمه کلیدی در اینجا DAG یا گراف جهت‌دار غیرمدور است. پروژه‌های مبتنی بر این فناوری واقعا بلاک چین نیستند. در عوض،IOTA ، Nano و Byteball به‌عنوان مفاهیم پسا بلاک چین (post-blockchain) توصیف می‌شوند. اما چرا سرمایه‌گذاران و کاربران بلاک چین، فناوری اصلی بلاک چین را با نوع جدید «DLT» جایگزین می‌کنند؟ با ما در این مطلب از کوین نیک همراه باشید تا پاسخ این سوال را بدهیم.

ضعف ظاهری بلاک‌چین‌های فعلی

از نظر تئوری، فناوری بلاک چین نسل اول و دوم، جهان را وارونه کرده است. به نظر می‌رسد به‌سختی می‌توان زمینه‌ای را یافت که از اساس، توسط بلاک چین تغییر نکند. با این حال، در عمل، وضعیت تا حدودی متفاوت بوده است.

در حال حاضر، بلاک‌چین‌هایی مانند بلاک چین بیت‌کوین و اتریوم مشمول محدودیت‌های حل‌نشده هستند، تا به امروز، آن‌ها هنوز به موفقیت چشمگیری در مقیاس نرسیده‌اند. این بدان معنی است که تمام این پروتکل‌های بلاک چین از نظر توان عملیاتی و سرعت معامله محدود هستند. در حالی که سیستم‌های قدیمی مانند پی‌پال می‌توانند حدود ۲۰۰ معامله در هر ثانیه (tps) و ویزا حتی تا tps ۵۶۰۰۰ را پردازش کنند، اتریوم در حال حاضر تنها حداکثر tps ۲۰ را مدیریت می‌کند، در حالی که بیت‌کوین فقط به ظرفیت ۷ معامله در ثانیه می‌رسد. به‌همین دلیل هم‌اکنون بیت‌کوین و شرکت با سیستم‌های پرداخت فعلی زمان ما مطابقت ندارند.

اما اصلا چرا این محدودیت فنی وجود دارند؟ پاسخ ساده است، پروتکل‌های بلاک چین به دلیل برخی از موانع مقیاس‌پذیری ذاتی کند نیستند، بلکه این محدودیت نتیجه یک تصمیم «آگاهانه» برای ایجاد یک شبکه غیرمتمرکز است. یکی از عناصر اصلی بلاک‌چین‌های عمومی مانند بیت‌کوین و اتریوم این است که به همه امکان کارکردن با یک گره شبکه را می‌دهند. هر گره، هر معامله را پردازش می‌کند و بنابراین باید تاریخچه کل معامله‌ها بلاک چین را در رایانه خود ذخیره کند. بلاک‌چین‌های عمومی تنها به‌اندازه ضعیف‌ترین لینک آن‌ها قوی هستند. مقیاس‌پذیری و بنابراین توان عملیاتی و سرعت معامله به ظرفیت ضعیف‌ترین گره بستگی دارد. البته، گره‌های ضعیف را می‌توان دور ریخت، اما در این صورت ویژگی اصلی مقاومت در برابر سانسور آسیب می‌بیند، زیرا برخی اعضای شبکه عمدا مستثنی می‌شوند. بنابراین، این سه‌گانه میان تمرکززدایی، امنیت و مقیاس‌پذیری است که مانع دستیابی بلاک‌چین‌ها به ‌سرعت معامله‌ها و توان عملیاتی سیستم‌های سنتی مانند ویزا یا پی‌پال می‌شود.

این مطلب راهم مطالعه کنید: تکنولوژی تمرکز زدایی اتریوم چیست؟

ضعف ظاهری بلاک چین های فعلی

بلاک چین تریلما

راه‌حل بلاک چینی که بلاک چین نیست!

تحقیقات در انجمن‌های بیت‌کوین و اتریوم به‌طور مداوم در حال انجام است. در هر اکوسیستم، راه‌حل‌های مقیاس‌گذاری ارائه می‌شود. در زمینه بیت‌کوین، شبکه Lightning و RootStock  دو روش کاملا شناخته‌شده هستند. در اتریوم، راه‌حل‌هایی مانند Shading، پلاسما یا Caspar  در صدر این فهرست قرار دارند. اقداماتی مانند Lightning Network یا Shading نشان می‌دهند که پاسخ به سوال مقیاس‌پذیری این است که همه شرکت‌کنندگان یا گره‌های شبکه برای حفظ همگام‌سازی شبکه نیاز به دانستن تمام اطلاعات در همه زمان‌ها دارند. این رویکرد، موضوعی است که نمودار DAG یا گراف جهت‌دار غیرمدور هم مبتنی بر آن است.

راه‌حل بلاک چین که یک بلاک چین نیست

طرح افق بلاک چین

DAG مطابق یک طرح «افقی» کار می‌کند، در حالی که یک بلاک چین بر پایه یک معماری «عمودی» استوار است. با استفاده از بلاک چین، ماینرها بلوک‌های جدیدی ایجاد می‌کنند که به بلاک چین اضافه می‌شوند. از سوی دیگر، ساختار «افقی» DAGها، معامله‌ها را قادر می‌سازند تا مستقیما با سایر معامله‌ها لینک شوند، بدون این‌ که ابتدا آن‌ها را در یک بلوک قرار دهند. به‌این‌ترتیب دیگر نیازی به انتظار برای تایید بلوک بعدی نیست.

در عین حال، همه شرکت‌کنندگان در شبکه مجبور نیستند به‌روزرسانی بلوک را تایید کنند. از آنجا که مفهوم DAG نه بلوک دارد و نه ماینر، هیچ زنجیره‌ای از بلوک‌ها از معامله‌ها پر نمی‌شوند و بنابراین «بلاک‌چینی» وجود ندارد. ساختار یک DAG بیشتر شبیه یک شبکه «پرپیچ‌و‌خم» از معامله‌های متعدد است.

به‌همین دلیل است که اغلب به آن Tangle (کلاف) گفته می‌شود؛ اصطلاحی که بارها‌و‌بارها، به‌ویژه در رابطه با پروژه IOTA به چشم می‌خورد. با این حال، تنگل در هسته خود، همان ویژگی‌های بلاک چین را دارد، هنوز یک پایگاه داده توزیع‌شده مبتنی بر یک شبکه نظیر‌به‌نظیر است. بنابراین، تنگل یک مکانیسم اعتبارسنجی برای تصمیم‌گیری توزیع‌شده هم است.

تنگل چگونه کار می‌کند؟

در بلاک چین تنگل چگونه کار می‌کند؟

بلاک چین یا اتریوم

تنگل با لینک‌کردن معامله‌های فردی در شبکه ایجاد می‌شود. این لینک‌کردن نتیجه این واقعیت است که هر معامله جدید تاییدنشده باید قبل از پردازش و تاییدیه معامله تاییدنشده، یک یا دو معامله اضافی را تایید کند. برخلاف بلاک چین بیت‌کوین یا اتریوم، نه تنها ماینرها مسئول تایید معامله‌ها هستند بلکه در مورد تنگل، وظیفه پردازش و تایید معامله‌های جدید بر عهده کلیه شرکت‌کنندگان فعال تنگل یا شبکه است. این روش نه تنها معامله‌های جدیدی را که تایید شده‌اند، اضافه می‌کند، بلکه کل تاریخچه معامله‌ها هم به‌طور غیرمستقیم با آن تایید می‌شود. «صادرکننده معامله» هزینه مستقیمی برای پردازش معامله‌های خود نمی‌پردازد، او تنها با تایید سایر معامله‌ها به‌طور غیرمستقیم (با داشتن قدرت هش رایانه) پرداخت را انجام می‌دهد.

به معامله‌ها در شبکه که هنوز تایید نشده‌اند، معمولا «tip» گفته می‌شود. برای به‌دست آوردن تاییدیه، این «tip»ها خودشان مجبورند سایر معامله‌ها را تایید کنند. الگوریتمی به نام زنجیره مارکوف مونت کارلو تضمین می‌کند که شرکت‌کنندگان در شبکه تنها معامله‌های خود را تایید نمی‌کنند.

عملکرد تنگل در بلاک چین

توکن IOTA

دلیل این‌ که چرا باید معامله‌ها تایید شوند، واضح است، باید از مشکل دوبار خرج کردن (double-spending) اجتناب شود. همان‌طور که در یک بلاک چین منظم، واحدهای ارزهای رمزنگاری‌شده در مورد IOTA، توکن IOTA باید تلاش‌های دوبار خرج‌کردن متوقف شوند. به‌عنوان مثال، اگر آلیس ده توکن IOTA را برای باب ارسال کند، چارلی قبل از انجام این معامله، موجودی توکن IOTA آلیس را چک می‌کند. اگر آلیس تنها پنج توکن IOTA داشته باشد، پس موجودی او برای این‌ که این معامله اعتبار داشته باشد، خیلی کم است. چارلی نمی‌خواهد این معامله را تایید کند، زیرا او می‌خواهد معامله خودش را تایید کند و این به‌احتمال زیاد تنها در صورتی اتفاق میفتد که خود او معامله‌ها نامعتبر را تایید نکند.

تنگل، همان‌طور که از نام آن پیدا است، در نهایت یک تنگل معامله‌ها است. تنگل مفهومی دارد که «اطمینان تاییدیه (confirmation confidence)» نامیده می‌شود، به‌گونه‌ای که هیچ دو شاخه جداگانه در این خوشه «پرپیچ‌وخم» معامله‌ها تشکیل نمی‌شوند که در آن آلیس دوبار توکن IOTA یکسان را منتشر کرده باشد. این میزان اعتماد و پذیرش است که مابقی تانگل به معامله می‌دهد. بنابراین هر معامله بسته به تعداد tipها (معامله‌های تاییدنشده) که آن را می‌پذیرند، درصد مشخصی دارد. این امر در نظر گرفته شده تا اطمینان حاصل شود که تنها یک شاخه غالب است، یعنی یک شاخه با confirmation confidence بزرگ‌تر.

این همان مفهومی است که باید مقیاس‌پذیری بهتری از هر پروژه DAG را فعال کند. آنچه که باعث انباشتگی ترافیک در بلاک چین و کاهش سرعت شبکه می‌شود، باید تنگل را حتی ایمن‌تر و سریع‌تر سازد، هرچه شرکت‌کنندگان در شبکه بیشتر باشند و معامله‌های بیشتری انجام شود، پردازش معامله‌های برجسته هم بهتر انجام می‌شود؛ این همان چیزی است که این تئوری می‌گوید. با این وجود، شبکه IOTA هنوز نسبتا کوچک است، به‌همین دلیل نمی‌توان با اطمینان این ادعا را تایید کرد. با این حال، بزرگ‌ترین پروژه‌های تنگل، یعنی IOTA و Nano نشان می‌دهند که آن‌ها در حال حاضر می‌توانند به‌ترتیب حدود ۱۰۰۰ و ۷۰۰۰ tps را پردازش کنند.

کار تنگل در بلاک چین

تنگل در بلاک چین

این مطلب راهم مطالعه کنید: تکنولوژی بلاک چین در احراز هویت چه نقشی دارد و چطور بکارگرفته می‌شود؟

IOTA اساس و بنیان اینترنت اشیا؟

پروژه IOTA از یک کار استارت‌آپی سخت‌افزاری روی یک ریزپردازنده جدید سه‌تایی به نام «Jinn» پدید آمده است. در آینده، این مولفه سخت‌افزاری برای هر وسیله نقلیه، هر ماکروویو و هر یخچالی امکان برقراری ارتباط از طریق شبکه IOTA را فراهم می‌کند، بدون این ‌که به‌عنوان یک رایانه عادی کار کنند. پروژه IOTA از ابتدای توسعه، به دلیل مقیاس‌پذیری ذاتی، خود را به‌عنوان راه‌حل از پیش تعیین‌شده برای مشکل آشکار پردازش معامله‌ها کارآمد در اقتصاد ماشینی آینده می‌بیند.

به نظر می‌رسد هنوز کارشناسان این واقعیت را مطرح نمی‌کنند که جهان ما به یک اینترنت بزرگ از اشیا تبدیل می‌شود. پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۲۵، باید بیش از ۱۰۰ میلیارد دستگاه و دستگاه به‌هم‌پیوسته در سرتاسر جهان وجود داشته باشد که همه آن‌ها دارای ده‌ها یا تعداد بیشتری سنسور خواهند بود. امروزه تلفن‌های هوشمند ما مقادیر عظیمی از داده‌ها را تولید می‌کنند. تصور کنید وقتی اتومبیل ما تبدیل به یک اتومبیل هوشمند شود، خانه ما تبدیل به یک خانه هوشمند و شهر ما یک شهر هوشمند شود، مقادیر این داده‌ها چقدر بیشتر خواهند شد.

در زمان ما که داده‌ها سوخت دیجیتال هستند و بنابراین یک گنج جدید هستند، درآمد حاصل از تجارت داده‌ها بسیار زیاد خواهد بود. البته این مقادیر نباید به‌سادگی توسط شرکت‌های بزرگ فناوری به دست آورده شوند. به‌عنوان یک پروتکل بی‌طرف جهانی، IOTA می‌تواند به‌عنوان یک «شبکه ماشین به ماشین» عمومی، غیرمتمرکز و خودتنظیم‌کننده عمل کند و از طریق آن دستگاه‌های مربوطه می‌توانند به‌صورت مستقل و بدون واسطه ارتباط برقرار کرده و از این طریق داده‌های باارزش را منتقل کنند.

یک نمونه آینده‌گرایانه اما اغلب ذکرشده، یک اتومبیل هوشمند است. این وسیله نقلیه هوشمند می‌تواند روزی هویت و یک «کیف پول الکترونیکی» داشته باشد. با استفاده از این تجهیزات، اتومبیل هوشمند قادر به پرداخت هزینه‌های خدمات مختلف مانند سوخت (در آینده احتمالا برق به‌جای بنزین)، بیمه، شستشو یا عوارض جاده‌ای است. حتی پرداخت بلیت پارکینگ هم امکان‌پذیر می‌شود، به‌ویژه به این دلیل که شبکه IOTA هیچ‌گونه کارمزدی برای معامله‌ها واقعی ندارد و بنابراین به نظر می‌رسد برای «پرداخت‌های میکرو»، یعنی پرداخت‌های بسیار کم، از پیش تعیین شده است.

بنابراین وسیله نقلیه آینده نه تنها باید یک اتومبیل خودران باشد، بلکه باید خود‌به‌خود هزینه خدمات مورد استفاده را بپردازد و همچنین بتواند خدمات خود را ارائه دهد. مفهوم «تحرک به‌عنوان یک خدمت» در چنین اقتصاد ماشینی که توسط شبکه IOTA هدایت می‌شود، می‌تواند جذاب‌تر شود. بدان معنی که هرگاه یکی از دارندگان وسایل نقلیه به‌وسیله نقلیه خود نیازی نداشته باشد، اتومبیل وی می‌تواند خدمات رانندگی خود را در ازای دریافت پول، به مسافران ارائه کند. با سوار کردن مشتریان و وصول هزینه از طریق کیف پول الکترونیکی، خودرو به‌جای این‌ که در یک پارکینگ بماند، نوعی درآمد غیرفعال برای مالک خود ایجاد می‌کند.

به‌عنوان یک عامل اقتصادی خودمختار و مستقل، امکانات چنین وسیله نقلیه‌ای در آینده بی‌حدوحصر به نظر می‌رسد. در نهایت، ما انسان‌ها سود می‌بریم، زیرا می‌توانیم زمان خود را به روش‌های کارآمدتری بهینه کنیم. به‌عنوان مثال، اگر مسافری بسیار عجله داشته باشد، او می‌تواند به‌وسیله نقلیه دستور دهد تا سایر وسایل نقلیه را که چندان عجله ندارند از سر راه خود خارج کند، بدیهی است، هزینه‌ای مستقیما از طریق شبکه IOTA با استفاده از توکن‌های IOTA بابت خلوت کردن جاده به سایر وسایل نقلیه پرداخت می‌شود.

بنیان‌گذاران شبکه IOTA بسیار مطمئن هستند، در حالی که بشر در حال حاضر با دیجیتالی کردن اشیاء و تجهیز آن‌ها به سنسورها، اینترنت اشیا را ایجاد می‌کند، IOTA باید این پتانسیل را داشته باشد که یک قدم فراتر را امکان‌پذیر سازد، اقتصاد اشیا که در آن داده‌ها و دستگاه‌های IoT قادرند دارایی‌های دیجیتالی خود را به‌طور مستقل از طریق بازار در اقتصاد ماشینی جدید به اشتراک بگذارند.

با توجه به IOTA، یکی از چشمگیرترین واقعیت‌ها این است که این پروژه موفق به ایجاد بنیادی در آلمان شده است. این شگفت‌آور است، زیرا آلمان به‌عنوان یکی از سخت‌گیرترین کشورها برای ایجاد یک بنیاد شناخته می‌شود. علاوه بر این، بنیاد IOTA در هیئت‌مدیره بنیاد خود، مشاوران تاثیرگذاری دارد. به‌عنوان مثال، «مدیر ارشد دیجیتال» یوهان یونگ ویرث از فولکس واگن عضو هیئت‌امنای آن است. رابرت بوش ونچرز هم عضو هیئت مشاوره است و صندوق آن قبلا سرمایه‌گذاری‌های قابل‌توجهی در IOTA انجام داده است.

در اواسط ماه آوریل، اولین ایستگاه شارژ در جهان برای وسایل نقلیه برقی در هلند راه‌اندازی شد، که با IOTA می‌توان شارژ و پرداخت را انجام داد. این شارژر توسط ElaadNL، یک موسسه تحقیقاتی برای نوآوری نصب شده است. برای تیم IOTA، این اولین گام به سمت پذیرش دنیای واقعی است.

اخیرا، تیم IOTA از راز طولانی‌مدت در مورد پروژه Project Q. پرده‌برداری کرد. با Qubic، پروتکل IOTA نه تنها از قراردادهای هوشمند و اوراکل‌ها پشتیبانی می‌کند، بلکه نوعی محاسبات توزیع‌شده هم خواهد بود. این امر باعث می‌شود تنگل IOTA  قابل‌برنامه‌ریزی باشد. در عین حال، معامله‌ها میکرو باید اطمینان حاصل کنند که می‌توان از توان محاسباتی خارجی و توزیع‌شده برای تنگل  IOTA استفاده کرد. Qubic در نظر گرفته شده است تا قدرت محاسباتی استفاده‌نشده‌ای را برای تنگل IOTA  در مقیاس جهانی در جهت ارتقاء بیشتر عملکرد شبکه IOTA در دسترس قرار دهد. به گفته بنیان‌گذاران IOTA، پروژه Qubic یکی از مهم‌ترین نقاط عطف پروژه IOTA است.

هشگراف آخرین هیجان در میان DLT‌ها

علاوه بر تنگل، واژه «هشگراف» هم باعث به جنبش درآمدن بازار می‌شود. این فناوری تازه توسعه‌یافته هم در رده فناوری‌های توزیع دفتر کل توزیع‌شده (DLT) قرار می‌گیرد. ایده هشگراف در اواسط سال ۲۰۱۶ توسط Leemon Baird توسعه داده شد و در ابتدا برای بخش خصوصی شرکت‌ها در نظر گرفته شده بود. مالکیت معنوی در هشگراف در اختیار Swirlds، شرکتی تاسیس‌شده توسط بایرد است. Swirlds یک برنامه توسعه نرم‌افزار توزیع می‌کند که به هرکس امکان آزمایش با «کتابخانه اجماع هشگراف» را می‌دهد. با داشتن CULedger، کنسرسیومی از ۶۰۰۰ بانک تعاونی در آمریکای شمالی، هشگراف قبلا مشتری قدرتمندی پیدا کرده است که از نرم‌افزار شخصی هشگراف آن‌ها استفاده می‌کند و حتی آن را نسبت به گزینه‌های دیگر مانند Hyperledger ترجیح داده است.

با توجه به این موفقیت در بخش شرکتی، Swirlds اکنون «پلتفرم هشگراف Hedera» را با هدف پیشبرد فناوری هشگراف اختراع‌شده Swirlds برای توسعه یک شبکه هشگراف عمومی راه‌اندازی کرده است. در حالی که کد منبع هشگراف Hedera  در دسترس عموم است و هرکسی می‌تواند به‌عنوان یک گره شبکه، بخشی از اکوسیستم هشگرافHedera  شود، این پروژه همچنان دارای یک مدل نظارتی شبیه به ویزا است. این بدان معناست که ۳۹ سازمان وجود خواهد داشت که نوعی شورای رهبری را تشکیل می‌دهند. شرایط دقیق در حال حاضر نهایی شده و ۳۹ عضو اعلام خواهند شد. با توجه به این ساختار با یک بدنه مدیریتی، تقسیم کد منبع برای ایجاد یک پروژه جایگزین با استفاده از هارد فورک امکان‌پذیر نخواهد بود.

این مطلب راهم مطالعه کنید: سوالات متداول درباره بیت کوین و کیف پول آن

هشگراف چگونه کار می‌کند؟

مفهوم هشگراف، همانند تنگل، دیگر بر مبنای بلوک‌هایی که بر اساس تاریخ در کنار هم یک زنجیر را تشکیل می‌دهند، نیست. در مقابل، به‌اصطلاح وقایعی هستند که به یکدیگر هش شده‌اند. از این‌رو نام آن «هشگراف» است. اطلاعات زیر در این «رویدادها» درج شده است، یک نشانگر زمانی (timestamp)، دو هش والد مختلف و یک یا چند تراکنش.

گرچه در یک بلاک چین، گره برنده امکان اضافه‌کردن بلوک جدید با معامله‌ها به زنجیره موجود را دارد، در هشگراف همه گره‌های موجود در کل شبکه یکدیگر را از جدیدترین وضعیت مطلع کرده و اطلاعات خود را با یکدیگر «تبادل» می‌کنند. مشابه تنگل، یک نمودار اتصال «رویدادها» یا معامله‌ها ایجاد می‌شود و معامله‌ها مطابق با ترتیب زمانی مرتب می‌شوند. این تاریخ معامله امکان رسیدن به اجماع بر سر ترتیب معامله‌ها فردی را فراهم می‌کند.

در بلاک چین هشگراف چگونه کار می‌کند؟

بلاک چین هشگراف

با مفهوم هشگراف، اطلاعات لازم درون شبکه هم از طریق پروتکل به‌اصطلاح Gossip (شایعه)، یک پروتکل ارتباطی منتقل می‌شود. برای انتشار اطلاعات درون یک شبکه، پروتکل شایعه سریع‌ترین و کارآمدترین روش برقراری ارتباط میان رایانه‌های مختلف در نظر گرفته می‌شود. هر رایانه اطلاعات دریافتی را به یک رایانه منتخب منتقل می‌کند. این امر منجر به انتشار نمایی اطلاعات در سراسر شبکه می‌شود.

در بلاک چین هشگراف چگونه کار می‌کند

الگوریتم اجماع هشگراف

به هر حال، صرفا انتشار اطلاعات درون شبکه برای دستیابی به اجماع در مورد اطلاعات مشترک کافی نیست. برای این منظور، هر شرکت‌کننده شبکه باید تاریخ دقیق معامله‌ها و در نتیجه ترتیب دقیق معامله‌ها فردی را به دست آورد که توسط نشان‌گرهای زمانی که قبلا گفته شد، تضمین می‌شود. بنابراین، الگوریتم اجماع هشگراف از رویکرد «شایعه درباره شایعه» استفاده می‌کند. هر رایانه‌ای درون شبکه تمام دانش خود را در مورد این ‌که کدام حساب‌های شبکه با چه چیزی، چه کسی و چه زمانی صحبت می‌کنند، به اشتراک می‌گذارد یا به‌صورت فنی‌تر، هر رایانه تمام دانش خود را در مورد هشگراف به اشتراک می‌گذارد که این همان ترتیب دقیق کلیه معامله‌های انجام‌شده در شبکه است.

از آنجا که هریک از شرکت‌کنندگان شبکه همیشه هشگراف فعلی را در اختیار دارد، هر رایانه تاریخچه کل معامله‌ها را می‌داند. همه شرکت‌کنندگان می‌دانند که هر شرکت‌کننده دیگر در شبکه، تمام اطلاعات مربوط به معامله‌ها و ترتیب آن‌ها را دارد. این شرایط آنچه را که «رأی‌دادن مجازی» نامیده می‌شود، امکان‌پذیر می‌سازد، زیرا همه گره‌های شبکه دارای یک کپی از تاریخچه معامله‌ها و اطلاعات مربوط به فردی هستند که اطلاعات را در چه زمانی و در کجا دریافت کرده است. هریک از شرکت‌کنندگان می‌توانند نحوه رفتار هر یک از شرکت‌کنندگان شبکه را با یکدیگر محاسبه کنند. بنابراین، هر گره، تصمیم دیگری را می‌داند، بدون این‌ که یک تصمیم موثر، یعنی یک «رأی» گرفته‌ شده باشد. بنابراین، بر اساس این «رأی ‌دادن بدون رأی دادن»، اجماعی میان شرکت‌کنندگان در شبکه وجود دارد، اگرچه آن‌ها مجبور نیستند یک روال تنگاتنگ هماهنگی منابع را در میان خودشان داشته باشند.

جالب اینجا است که الگوریتم‌های رأی‌دهی که برای هشگراف استفاده می‌شود، بیش از ۳۵ سال قدمت دارند و به شکلی نسبتا تغییریافته استفاده می‌شوند. این‌ الگوریتم‌ها بسیار مفید هستند، زیرا امنیت آن‌ها از نظر ریاضی به اثبات رسیده است که تا به این لحظه بهتر از آن‌ها یافت نشده است. بنابراین، کارشناسان هشگراف ادعا می‌کنند و به شواهد ریاضیاتی اشاره می‌کنند که هشگراف تنها فناوری DLT است که A-BFT (تحمل خطای بیزانس غیرهمزمان) است. به گفته آن‌ها، این بدان معنی است که تا زمانی که کمتر از یک‌سوم از شرکت‌کنندگان در شبکه قصد نداشته باشند از شبکه کلاهبرداری کنند، همیشه می‌توان در مورد رایانه‌ها درباره وضعیت شبکه و تاریخچه معامله‌ها، یک اجماع یافت.

چشم‌انداز آینده برای هشگراف

به‌عنوان نوعی از فناوری DLT، هشگراف هم در نظر دارد تا ساختار و سازمان‌دهی اینترنت امروزی و جهان را به‌صورت بنیادین تغییر دهد. به‌طور فزاینده‌ای مشخص می‌شود که اینترنت در شکل فعلی خود دارای کاستی‌های جدی است که برخی از آن‌ها به‌دلیل نقص‌های اصلی در هنگام تولد می‌باشد. امروزه، امکانات بزرگ سرور متمرکز، سنگ بنای اینترنت جهانی ما است. به‌دلیل این نقاط حمله عصبی، مواردی مانند هک، اسپم، BotNet یا حملات DDoS، بخشی از زندگی روزمره آنلاین هستند. بارها و بارها در دنیای واقعی این واقعیت به ما یادآوری شده است.

هشگراف، خود را یک راه‌حل بالقوه برای این مشکلات می‌داند. با هشگراف، می‌توان یک «اینترنت جهان مشترک» ایجاد کرد که خطرات امنیتی بی‌شماری را که امروزه وجود دارد به حداقل می‌رساند و در عین حال انزوا را از بین می‌برد. علاوه بر این، این اینترنت جدید که توسط هشگراف قدرت گرفته است، باید در آینده همه را قادر سازد تا دنیای و جامعه خود را ایجاد کنند.

اینترنت، علاوه بر امنیت ناکافی، از انزوا هم رنج می‌برد. این بدان معنی است که اینترنت به‌طور کلی متشکل از سیستم‌های جداشده انبوه است که به‌طور پیش‌فرض به یکدیگر متصل نیستند و این امر باعث می‌شود ارتباط یکنواخت بین این سیستم‌های جداشده، خسته‌کننده و پیچیده باشد. اگرچه به نظر می‌رسد اینترنت یک شبکه کاملا از درون به‌هم‌پیوسته است، اما هنوز از دنیاهای جداگانه و بی‌شماری تشکیل شده است که پل‌زدن میان آن‌ها نیاز به حجم بالایی از داده‌ها دارد.

چشم‌انداز آینده برای هشگراف

چشم‌انداز آینده هشگراف

پروتکل نمودار هش که برخلاف پروتکل‌های معمول بلاک چین که امکان مقیاس‌گذاری در پروتکل اصلی آن را فراهم می‌کردند، به‌گونه‌ای طراحی شده است که اساسا می‌تواند مدل ذخیره‌سازی داده‌های اینترنتی را هم تغییر دهد. به گفته کارشناسان، ذخیره‌سازی داده‌ها به‌صورت گسترده در میان شبکه‌ها و درون آن‌ها توزیع شده است. شرکت‌کنندگان مربوطه در شبکه، برای تامین ظرفیت ذخیره‌سازی داده‌های خود، با استفاده از میکروپرداخت‌ها سریعا پاداش داده می‌شوند.

با فرض این‌ که طرفداران معتقد به چشم‌انداز هاشگراف هستند، حمایت از واحدهای سرور متمرکز بزرگ برای ذخیره‌سازی داده‌ها دیگر لازم نیست، در قلب این اینترنت جدید، فناوری‌های DLT مانند نمودار هش قرار دارند که به‌طور شفاف همه اطلاعات مهم در مورد جامعه را ثبت می‌کنند. اگر برنامه‌های اینترنتی مبتنی بر فناوری هشگراف باشند، شرکت‌کنندگان می‌توانند مطمئن باشند که قوانین تعریف‌شده توسط پروتکل به طرز عادلانه‌ای برای همه اجرا می‌شود، زیرا توسط رمزنگاری و ریاضیات، ایمن و اجرا می‌شوند. به‌این‌ترتیب، جوامع فردی می‌توانند از طریق فناوری‌های DLT به‌صورت یکنواخت با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و در این دنیای جدید، جهان‌های مشترک دیجیتالی به اجماع برسند.

صاحب‌نظران هشگراف بر نکته مهم دیگری هم تاکید می‌کنند، این فناوری می‌تواند اینترنت را سریع‌تر کند. امروزه اینترنت مبتنی بر رهبری که مبتنی بر سرورهای مرکزی است که باید کلیه ترافیک داده‌ها را از طریق کل سیستم، مسیریابی کند، به نظر ما سریع است. با این حال اگر اینترنت، مبتنی بر فناوری DLT مانند هشگراف باشد، حتی سرعت بالاتر هم ممکن خواهد بود. Swirlds با داشتن شبکه خصوصی هشگراف، در آزمایش‌های خود به‌سرعت بالاتری در معامله‌ها در مقایسه با شبکه ویزا دست یافته است. در اینجا هم، آینده‌نگری هشگراف دلیل دیگری می‌بینند که چرا پروتکل آن‌ها احتمالا می‌تواند اینترنت موجود را بهبود ببخشد.

این مطلب راهم مطالعه کنید: صرافی ارز دیجیتال چیست؟

آیا تنگل و هشگراف می‌توانند به وعده‌های خود عمل کنند؟

همان‌طور که در ابتدای این مقاله توضیح داده شد، رویکردهای نوآورانه مانند تنگل یا هشگراف به‌عنوان نسل بعدی در تاریخ جوان فناوری DLT دیده می‌شوند. رقابت بازار آزاد بیشتر نوآورانه است. سرعت پیشرفت نوآوری شگفت‌آور است، اما رقابت متقابل میان پروژه‌ها اغلب به خصومت واقعی تبدیل می‌شود. این بحث‌ها به جنگ‌های کودکانه می‌انجامد که در کل پیشرفت چندانی در دنیای رمزنگاری، بلاک چین و DLT به دست نخواهد آمد. برای سرمایه‌گذاران دشوار است که بتوانند تمام اتهامات و مطالبات هزینه ارزان‌قیمت، عاطفی و غالبا تهمت‌ها و انتقادات شخصی را پیگیری کنند و به یک ارزیابی منطقی از سود احتمالی سرمایه برای هر ارز رمزنگاری‌شده برسند.

با این وجود، باید یکی از اعتراضات معنادار را به‌طور خلاصه شرح داد، در مورد DAG، هیچ وضعیت شبکه جهانی وجود ندارد، زیرا یک DAG (تنگل و هشگراف) هیچ بلوکی ندارد و تا حدی بر اساس اصل اجماع منطقه‌ای بنا شده است. این بدان معنی است که شرکت‌کنندگان شبکه، دیگر تمام معامله‌ها را ذخیره نمی‌کنند، بلکه تنها داده‌های «محلی» «همسایگان» خود را حفظ کرده و به «مناطق دیگر» اعتماد می‌کنند تا همین کار را با دقت انجام دهند. سوال نهایی اینجا است که آیا این مفهوم منطقه‌گرایی در واقع می‌تواند از حملات دوبار خرج کردن جلوگیری کند؟ برای این ‌که منصف باشیم، باید گفت که همین سوال در شرکت‌های مقیاس‌گذاری اتریوم وجود دارد که می‌خواهند از راه‌حل تقسیم‌بندی (sharding solution) استفاده کنند.

همچنین این نگرانی وجود دارد که تنگل و هشگراف به دلیل مقیاس‌پذیری آن‌ها، داده بزرگی را به دست آورند و این امر منجر به متمرکزشدن در بین آن گره‌های شبکه می‌شود که شبکه را در حال اجرا نگه می‌دارند. به نظر می‌رسد IOTA و هشگراف  Hedera  راه‌حلی برای این مشکل دارند، آن‌ها اعلام کردند که مرتبا «تنگل» یا هشگراف را کوتاه می‌کنند.

البته این بدان معنی است که این شبکه‌ها به‌طور بالقوه می‌توانند برخی از نقاط متمرکز عصبی حمله را دوباره معرفی کنند. مسئولان هریک از این پروژه‌ها استدلال می‌کنند که هماهنگ‌کنندگان تنگل و شورای رهبری هاشگراف تنها کارکرد پشتیبانی دارند. هنگامی‌ که این دو پروژه به یک اندازه و اهمیت خاص رسیده باشند، دیگر نیازی به این «چرخ‌های پشتیبانی» نیست که در آن هماهنگی‌های IOTA و شورای رهبری هاشگراف تاثیر خود را از دست می‌دهند.

در آن زمان ممکن است مشکل استخرهای داده‌های خیلی بزرگ هم حل شود. با این وجود، تا آن زمان باید اتفاق‌های زیادی رخ دهد و پروژه‌ها ابتدا باید به مقیاس‌پذیری وعده داده‌شده دست یابند. اگرچه هر دو تنگل و هشگراف امیدوارکننده به نظر می‌رسند، اما هنوز اثبات نهایی و عملی برای آنچه ادعا می‌کنند، ارائه نکرده‌اند.

امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد. اگر به دنبال خرید و فروش بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال بدون کمترین معطلی هستید، با ما در ارتباط باشید؛ زیرا این دقیقا همان کاری است که ما در «کوین نیک» برای شما انجام می‌دهیم. اینجا خرید و فروش انواع ارز دیجیتال، در سریع‌ترین زمان ممکن انجام می‌شود و در اکثر ساعات شبانه روز، هوای شما را داریم!