اساسا، تئوری داو (Dow Theory) چارچوبی برای تحلیل تکنیکال است و بر اساس نوشته‌های مرتبط با تئوری‌های بازار چارلز داو (Charles Henry Dow) نوشته شده است. چارلز داو کارآفرین و روزنامه‌نگار آمریکایی بود که در سال ۱۸۸۹، روزنامه وال استریت ژورنال را پایه‌گذاری و در ادامه، شاخص اقتصادی میانگین صنعتی داو جونز را خلق کرد.

البته داو هرگز ایده‌های خود را به عنوان یک تئوری ویژه و خاص بیان نکرد و چنین هدفی هم نداشت. با این حال، خیلی‌ها از نوشته‌های او در مجله وال استریت ژورنال چیزهای زیادی یاد گرفتند. بعد از مرگ او، دیگر نویسنده‌های این مجمله مانند ویلیام همیلتون، با تهذیب کردن ایده‌های داو و استفاده از سرمقاله‌های او، تئوری داو را ایجاد کردند.

در ادامه این مطلب از کوین نیک با هم می‌خوانیم که تئوری داو چیست و چه کاربردی در دنیای ارزهای دیجیتال دارد.

اصول‌های پایه تئوری داو

بازار، بازتاب همه چیز است

این اصول از تئوری داو، هم راستا با فرضیه بازار کارا (Efficient Market Hypothesis) است. داو بر این باور بود که قیمت و شرایط بازار است که همه چیز را تعیین می‌کند، به این معنی که این اطلاعات موجود حال حاضر هستند که قیمت‌‌ها را بازتاب می‌دهند.

برای مثال، اگر یک شرکت به شکل گسترده‌ای انتظار دارد تا در گزارش مالیاتی خود درآمد مثبتی دریافت کند، بازار قبل از این که این اتفاق رخ دهد، بازتابش را نشان خواهد داد. به همین دلیل قبل از انتشار گزارش، تقاضا برای سهام آن‌ها افزایش پیدا خواهد کرد و سپس قیمت‌‌ها ممکن است در حدی که انتظار می‌رفت، تغییر نداشته باشند.

این مطلب راهم مطالعه کنید: مدیریت ریسک چیست و چگونه در دنیای ارز دیجیتال، به کمک ما می‌آید؟

حتی در برخی شرایط، داو مشاهده کرده است که یک شرکت حتی پس از شنیدن خبر ممکن است شاهد افت قیمت سهام خود باشد چرا که به آن اندازه که انتظار داشتند خوب نبوده است.

این مسئله یکی از اصولی است که همچنان بسیاری از مبادله کنندگان و سرمایه‌گذاران به آن اعتقاد دارند، به‌خصوص آن‌هایی که به شکل گسترده‌ای از تحلیل تکنیکی استفاده می‌کنند. اما برعکس، اشخاصی که از تحلیل فاندامنتال استفاده می‌کنند، به کلی با این اصول مخالف هستند و باور دارند که ارزش بازار، ارزش ذاتی و طبیعی یک سهام را بازتاب نمی‌دهد.

تئوری داو چیست و چه اهمیتی در بازار دیجیتال دارد

تئوری داو

ترندهای بازار

برخی از مردم می‌گویند، کارهای داو بود که باعث تولد مفهوم «ترند بازار» شد. مسئله‌ای که به عنوان یکی از المان‌های ضروری دنیای اقتصاد تلقی می‌شود. در تئوری داو گفته می‌شود که سه نوع اصلی از ترندهای بازار وجود دارد:

  • ترندهای اولیه: این ترندها به مدت ماه‌ها یا حتی سال‌ها باقی می‌مانند و بخش بزرگی از حرکت بازار را تشکیل می‌دهند.
  • ترند ثانویه: ترندهایی که به مدت چند هفته یا چند ماه باقی می‌مانند.
  • ترندهای ثالث: ترندهایی که کمتر از یک هفته از بین می‌روند یا بیشتر از ۱۰ روز دوام ندارند. حتی در برخی موارد، این ترندها برای چند ساعت یا یک روز بیشتر زنده نمی‌مانند.

با بررسی این سه نوع ترند متفاوت، سرمایه‌گذاران موقعیت‌های خود را پیدا می‌کنند. در حالی که ترند اولیه، کلید پیدا کردن موقعیت مناسب سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود، اما موقعیت‌های مطلوب هنگامی رخ می‌دهند که ترندهای ثانویه و ثالث نسبت به ترند اصلی مغایرت داشته باشند.

این مطلب راهم مطالعه کنید: روانشناسی بازار چیست و چه تاثیری روی بازار ارز دیجیتال دارد؟

برای مثال، اگر بر این باور باشید که یک ارز دیجیتال دارای ترند اولیه مثبت است، اما ترند ثانویه منفی را تجربه می‌کند، ممکن است موقعیتی فراهم شود که به طور نسبی آن ارز را با قیمت پایین خریداری کنید و سپس هنگامی که ارزش آن افزایش پیدا کرد، آن را بفروشید.

مشکلی که وجود داشته و دارد این است که نمی‌توان به خوبی تشخیص داد که دقیقا چه نوع ترندی را مشاهده می‌کنید. این دقیقا جایی است که تحلیل‌های تکنیکی عمیق‌تر پای خود را به میدان می‌گذارند. امروزه، سرمایه‌گذاران و تبادل کنندگان از ابزارهای تحلیل تکنیکی متعددی استفاده می‌کنند تا به کمک آن‌ها متوجه شوند به چه نوع یک از ترندهای بازار نگاه می‌کنند.

سه مرحله ترندهای اولیه

در تئوری داو بیان شده است که ترندهای اولیه سه مرحله یا سه فاز را طی می‌کنند. برای مثال، در یک بازار گاوی، این مراحل به صورت زیر هستند:

  • انباشت: پس از گذشت یک بازار خرسی، ارزش اموال موجود در بازار همچنان به خاطر منفی بودن غالب تمایلات بازار، پایین است. تبادل کنندگان و تولید کنندگان بازار باهوش، شروع به ذخیره و انباشتن اموال در این دوره می‌کنند، قبل از این که ناگهان شاهد افزایش قیمت باشیم.
  • مشارکت عمومی: حالا در این مرحله اکثر بازار متوجه موقعیتی می‌شوند که تبادل کنندگان باهوش پیش از این به آن پی برده بودند و آن‌ها هم خرید مال و سهام را شروع می‌کنند و بازار کاملا فعال می‌شود. در این مرحله، قیمت‌ها دائما رشد می‌کند.
  • افراط و توزیع: در مرحله سوم، عموم مردم به حدس و گمان ادامه می‌دهند، اما ترند در حال پایان یافتن است. بازاریان شروع به توزیع ذخایر می‌کنند و دارایی خود را به آن دست از افرادی می‌فروشند که هنوز متوجه نشده‌اند که این ترند رو به پایان است و به زودی معکوس می‌شود.

در بازار خرسی، این مراحل اساسا برعکس می‌شوند. ترند با توزیع اموال اشخاصی شروع می‌شود که متوجه شده‌اند به زودی ترند اولیه بازار گاوی در حال تغییر است. در مرحله سوم، ناامیدی وارد فضای عمومی بازار می‌شود، اما آن دست از تبادل کنندگان باهوش، این مرحله را شناسایی می‌کنند و مرحله انباشت را آغاز می‌کنند.

البته هیچ تضمینی وجود ندارد که این اصول همیشه درست و به این ترتیب باقی بماند، اما هزاران هزار تبادل کننده و سرمایه‌گذار قبل از هر گونه عملی، این مراحل را در نظر می‌گیرند.

تئوری داو چیست و چطور می‌توان با آن بازار ارز دیجیتال را تحلیل کرد

تحلیل تکنیکال

همبستگی شاخص متقابل در تئوری داو

داو بر این باور بود که ترندهای اولیه که در شاخص یک بازار دیده‌ شده‌اند، باید با ترندهایی که در شاخص بازاری دیگر دیده‌ شده است، تایید شود. در زمان خود، این موضوع یکی از مسائل پر اهمیت شاخص ترابری داو جونز و میانگین صنعتی داو جوز (Dow Jones Industrial Average) بوده است.

در گذشته، بازار ترابری (که در آن زمان راه آهن اهمیت ویژه‌ای داشت) به شدت مرتبط با فعالیت‌های صنعتی بود. این مسئله دلیل بر این بود که برای تولید هر چه بیشتر سهام و تقاضا، افزایش فعالیت‌های راه آهن نیاز به این دارد که ابتدا متریال‌های خام ضروری تولید شوند.

این مطلب راهم مطالعه کنید: تحلیل تکنیکال چیست و به چه کار می‌آید؟

به همین دلیل اهمیت همبستگی بین شاخص‌های متقابل شکل گرفت. به این معنی که اگر شاخص یک صنعت دیگر سالم و مثبت باشد، دیگر شاخص مرتبط با آن هم سالم و مثبت خواهد بود. اگر شاخص ترابری و راه آهن در آن زمان مثبت بود، تمامی بازارهای تولید متریال‌های خام مرتبط با راه آهن هم شاخص مثبتی داشتند. البته مسئله  هم‌بسگی شاخص متقابل در صنایع امروز کمی قدرت خود را از دست داده‌ است چرا که بسیاری از محموله‌ها، محصولات و سرویس‌ها، دیجیتالی شده‌اند و نیاز به توزیع فیزیکی ندارند.

اهمیت حجم در تئوری داو

همانند بسیاری از سرمایه‌گذاران امروزی، تئوری داو بر این باور است که حجم (Volume) نشانگر حیاتی مهم دیگری در بازار است. به این معنی که یک ترند قوی باید با حجم تبادلات بالا همراه شده باشد. هر چه که حجم بالاتر برود، ترند حقیقی بازار بیشتر و بهتر بازتاب پیدا می‌کند. هنگامی که حجم تبادلات پایین باشد، قیمت‌ها ممکن است به شکل درستی ترند واقعی بازار را نمایان نکنند.

ترندها معتبر هستند مگر آن که خلاف آن‌ها ثابت شود

در تئوری داو این عقیده وجود دارد که اگر بازار در مرحله تبادل است، به تبادل هم ادامه می‌دهد. برای مثال، اگر سهام یک کسب و کار پس از اعلام اخبار مثبت، به سمت بالا حرکت کرد، همچنان به روند رشد خود ادامه می‌دهد تا زمانی که خلاف یا واژگونی آن نمایان شود.

به این دلیل، عنصر واژگونی، خلاف یا نقض، باید به عنوان یک تردید در تبادلات دیده شود تا زمانی که با وقوع یک ترند اولیه جدید، این عنصر کاملا تایید شود. البته که تشخیص و تمایز بین ترند ثانویه و شروع یک ترند اولیه جدید کار آسانی نیست و به همین دلیل بسیاری از تبادل کنندگان، عناصر واژگونی را به عنوان یک ترند ثانویه می‌بینند و به اشتباه می‌افتند.

نتیجه گیری

برخی از منتقدین بر این باور هستند که تئوری داو دیگر تاریخ گذشته شده است، مخصوصا در بخش هم‌بستگی شاخص متقابل، جایی که شاخص‌های هر بازار با یکدیگر مرتبط هستند. اما با این حال، بسیاری از تبادل کنندگان، تئوری داو را با بازار امروز مرتبط می‌دانند. نه فقط به این دلیل که اجازه می‌دهد تا موقعیت‌های مختلف بازار امروز را شناسایی کنند، بلکه به خاطر مفهوم ترند بازار که داو آن را خلق کرد.

امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد. اگر به دنبال خرید بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال بدون کمترین معطلی هستید، با ما در ارتباط باشید؛ زیرا این دقیقا همان کاری است که ما در «کوین نیک» برای شما انجام می‌دهیم. اینجا خرید و فروش انواع ارز دیجیتال، در سریع‌ترین زمان ممکن انجام می‌شود و در اکثر ساعات شبانه روز، هوای شما را داریم!