در این مطلب از کوین نیک، به سراغ دلایل اهمیت مدیریت ریسک و چگونگی کاربرد آن، می‌رویم تا بتوانید در دنیای مبادلات و سرمایه‌گذاری ارز دیجیتال، برای مقابله با هرگونه ریسک مالی، ایستادگی کنید.

مدیریت ریسک چیست؟

ما دائما در طول زندگی خود، با ریسک‌های مختلفی رو به رو می‌شویم؛ چه در طول فعالیت‌های ساده روزمره از جمله رانندگی، چه برنامه‌ریزی برای آینده و نیازهای مهم زندگی مثل بیمه‌ و سعی داریم تمام آن‌ ریسک‌ها را مدیریت کنیم. به طور کلی، مدیریت ریسک در مورد ارزیابی و عکس‌العمل‌های مختلف، نسبت به هر نوع ریسکی است.

بسیاری از ما این نوع ریسک‌ها را به طور ناخودآگاه، در طول فعالیت‌های روزانه خود، حل می‌کنیم. اما زمانی که صحبت از بازار، مسائل اقتصادی و مدیریت کسب و کار باشد؛ ارزیابی ریسک‌ها وظیفه‌ای حیاتی است که باید کاملا آگاهانه انجام شود.

ما مدیریت ریسک را در دنیای اقتصاد، به شکل قالبی معنی می‌کنیم که رفتار متقابل شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران را با هرگونه ریسک اقتصادی، نشان می‌دهد؛ مسئله‌ای که به شکلی ذاتی در تمامی کسب و کارها وجود دارد.

این مطلب راهم مطالعه کنید: روانشناسی بازار چیست و چه تاثیری روی بازار ارز دیجیتال دارد؟

قالب مدیریت ریسک برای سرمایه‌گذاران و معامله‌کنندگان، شامل مدیریت بخش‌های مختلفی از کسب و کار مثل ارزهای دیجیتال، بازار تبادل ارز خارجی، کالا، سهام، شاخص‌ها و املاک است.

پیش از این در کوین نیک، ریسک‌های مالی زیادی را معرفی کردیم که به شکل‌ها و روش‌های مختلفی، دسته‌بندی می‌شوند. اما در ادامه این مطلب سعی داریم تا نگاهی کلی به پروسه مدیریت ریسک هنگام بروز ریسک‌های مالی بیندازیم که برای افراد فعال در دنیای ارزهای دیجیتال، بسیار موثر است. همچنین چند استراتژی را که به تبادل‌کنندگان و سرمایه‌گذاران ارز دیجیتالی برای کاهش ریسک‌های مالی کمک می‌کند، شرح می‌دهیم.

مدیریت ریسک چگونه کار می‌کند؟

به طور معمول، مدیریت ریسک شامل ۵ مرحله است که پله پله شما را به هدف خود می‌رساند. این ۵ مرحله شامل تنظیم اهداف (Setting Objective)، شناسایی ریسک (Identifying Risks)، ارزیابی ریسک (Risk Assessment)، مشخص کردن واکنش به ریسک (Defining Responses) و نظارت (Monitoring) می‌شود. البته با توجه به شرایطی که در برابر آن قرار گرفته‌اید و ریسک مالی که رو به رو هستید؛ این مراحل می‌توانند به طور قابل ملاحظه‌ای تغییر کرده یا جای خود را با هم عوض کنند.

۱. تنظیم اهداف

اولین مرحله‌ای که به کمک آن پی می‌برید، اهداف اصلی شما چه هستند؛ تنظیم هدف است. این مرحله معمولا با میزان ریسکی است که یک شخص یا یک شرکت، باید در برابر آن ایستادگی کند؛ در ارتباط است. در واقع مشخص می‌کند که افراد یا شرکت‌ها برای رسیدن به اهدافی که در ذهن دارند، باید چه مقدار ریسک را تحمل و مدیریت کنند.

۲. شناسایی ریسک

مرحله بعدی جایی است که ریسک‌های احتمالی را شناسایی و معنا می‌کنیم. حال باید تمامی اتفاقات و رویدادهایی که ممکن است اثر منفی روی پروژه و رسیدن به اهداف داشته باشند؛ بررسی کنیم. در محیط کسب و کار، این مرحله اطلاعاتی را برای‌تان نمایان می‌کند که شاید به طور مستقیم روی ریسک مالی شما تاثیر نگذارند؛ اما ناگهان ممکن است در طول مسیر، سر و کله‌شان پیدا شود.

اهمیت مدیریت ریسک

انواع ریسک و مدیریت آن

۳. ارزیابی ریسک

پس از شناسایی ریسک‌های احتمالی، مرحله بعدی، ارزیابی شدت و فرکانس ریسک‌ها است. هر ریسک تاثیر خاص خود را دارد، بعضی بزرگ و برخی هم کوچک هستند. بنابراین پس از ارزیابی شدت و تاثیر این ریسک‌ها، آن‌ها را بر اساس درجه اهمیت، دسته‌بندی می‌کنیم. این عمل باعث تسهیل در ایجاد عکس‌العمل‌ مناسب در برابر ریسک‌ها می‌شود.

۴. تعیین واکنش‌ به هر ریسک

مرحله چهارم، متشکل از معرفی و تعیین واکنش‌هایی است که نسبت به ریسک‌های احتمالی دسته‌بندی شده، باید از خود نشان دهیم. این نوع واکنش‌ها هم باید بر اساس درجه اهمیت، طبقه‌بندی شوند. این مرحله از مدیریت ریسک به ما کمک می‌کند تا در برابر اتفاقات نامناسب یا غیر منتظره، عمل‌ و عکس‌العمل‌های مناسب خود را داشته باشیم و برای آن‌ها آماده شویم.

۵. نظارت

بررسی و نظارت بر بهره‌وری مدیریت ریسک هنگام بروز اتفاقات مختلف برای رسیدن به اهداف، آخرین مرحله استراتژی مدیریت ریسک است. این عمل معمولا به جمع‌آوری اطلاعات و داده‌ها نیاز دارد که می‌توانند در ادامه مسیر را برای رسیدن به اهداف، آسان کنند.

مدیریت ریسک مالی

دلایل زیادی برای شکست یک استراتژی یا برنامه معامله، وجود دارند. مثلا ممکن است شخص معامله‌کننده‌ای به دلیل اینکه بازار و شرایط حاکم بر آن، بر خلاف انتظاراتش حرکت کرده یا احساسات او بر عقلش حاگم شده، پول خود را از دست بدهد. این فرد در نهایت، به دلیل ترس از جو حاکم بر بازار، دارایی خود را با قیمت پایین‌تری می‌فروشد.

عکس‌العمل‌های احساسی معمولا باعث می‌شوند تا تبادل‌کنندگان یا سرمایه‌گذاران از استراتژی اولیه‌ای که تنظیم کرده بودند، چشم پوشی کنند. این اتفاق به ویژه در زمان‌هایی که بازار در وضعیت خرسی است یا در دوره کاپیتولاسیون (تسلیم) قرار می‌گیرد، به خوبی قابل مشاهده است.

در بازارهای اقتصادی، بسیاری از مردم موافق هستند که وجود یک استراتژی مدیریت ریسک مناسب، می‌تواند کاملا در مسیر رسیدن به اهداف و موفقیت‌ها موثر باشد. در واقع مدیریت ریسک می‌تواند به راحتی عمل تنظیم یک استراتژی جلوگیری از حد ضرر (Stop-Loss) باشد.

یک استراتژی معامله قدرتمند، باید مجموعه‌ای از عمل و عکس‌العمل‌ را برای هر نوع اتفاقی، مشخص کند. یعنی شخص تبادل‌کننده، باید آمادگی لازم را برای قرارگیری در اتفاقات و شرایط مختلف، داشته باشد. همانطور که پیش از این بیان کردیم، راه‌های زیادی برای مدیریت ریسک وجود دارد. به طور ایده‌آل، استراتژی‌های تعیین‌شده باید به گونه‌ای باشند که بتوان دائما آن‌ها را تغییر داد، تصمیم گرفت یا در موردشان تجدید نظر کرد.

نمونه‌هایی از ریسک‌ مالی و کاهش آن‌ها توسط مدیریت ریسک

  • ریسک بازاری: در این نوع ریسک می‌توانید با ایجاد برنامه‌ای برای حد ضرر در هر یک از معامله‌ها، جایگاه خود در معامله را به شکلی خودکار، قبل از هر گونه ضرر بزرگ، محکم کنیم.
  • ریسک نقدینگی: در این نوع ریسک می‌توان با تبادل در بازارهای بزرگ، ریسک را کاهش داد. به طور معمول، اموالی که بازارهای بزرگ دارند، بیش از سایرین نقدینگی دارند.
  • ریسک اعتباری: می‌توان این عمل را با استفاده از صرافی‌های قابل اعتماد انجام داد. بنابراین قرض‌کنندگان و وام‌دهندگان (یا فروشندگان و خریداران)، نیازی به اعتماد به یکدیگر نداشته باشند و تمام کارها را صرافی انجام دهد.
  • ریسک عملیاتی: سرمایه‌گذاران می‌توانند ریسک عملیاتی خود را با تنوع در نمونه کارها، کاهش دهند، یعنی خود را تنها صرف یک پروژه یا یک شرکت نکنند. همچنین این سرمایه‌گذاران با کمی تحقیق بیشتر، می‌توانند اشخاص یا شرکت‌هایی را پیدا کنند که نقص‌های عملیاتی کمتری دارند.
  • ریسک سیستمی: این ریسک‌‌ها را هم می‌توان با روش تنوع‌سازی، کاهش داد. اما این تنوع باید به ایجاد تمایز در پیشنهاد شرکت‌های مختلف صنعت، منجر شود تا بتوان شرکتی که کمترین همبستگی را در سیستم دارد، پیدا کرد.

این مطلب راهم مطالعه کنید: ریسک مالی چیست و چه اهمیتی در سرمایه گذاری ارز دیجیتال دارد؟

نتیجه

معامله‌کنندگان و سرمایه‌گذاران قبل از هرگونه تبادل یا خرید سهام و سرمایه‌گذاری، باید یک استراتژی مدیریت ریسک را برای اهداف خود، تعیین کرده باشند. همچنین باید بدانند که ریسک‌های اقتصادی اجتناب ناپذیر هستند و هر لحظه ممکن است بازارها، از حالت گاوی به حالت خرسی خود، تبدیل شوند. بنابراین باید استراتژی‌شان، انعطاف‌پذیر و قابل تغییر باشد.

به طور کلی، مدیریت ریسک مشخص می‌کند که چطور باید در شرایط مختلف، با انواع ریسک‌ دست و پنجه نرم کرد. اما فراموش نکنید که مدیریت ریسک فقط به کاهش ریسک‌ها مربوط نمی‌شود؛ بلکه این کار، افکار استراتژیک را در ذهن شما به وجود می‌آورند تا ریسک‌های غیر قابل اجتناب را به موثرترین شکل ممکن، مدیریت کرد.

به زبان دیگر، مدیریت ریسک به معنای شناسایی، ارزیابی و نظارت با توجه به نوع و استراتژی‌های مختلف هر ریسک است. پروسه مدیریت ریسک می‌تواند شما را هنگام خرید تتر، از یک شوالیه بدون سلاح در دنیای اقتصاد، به شوالیه‌ای مجهز به شمشیر و سپر تبدیل کند؛ که در صورت پافشاری روی اهداف، پاداش خواهید گرفت و در جایگاه مناسبی خواهید ایستاد.