با توجه به رفتارهای نامشخص و غیرقابل پیشبینی که گاهی اوقات بازار ارز دیجیتال از خود نشان میدهد، ممکن است افرادی که برای اولینبار به تجارت ارزهای رمزنگاریشده میپردازند، فکر کنند که هیچ استراتژی معاملاتی متداولی بهویژه در دنیای ارز دیجیتال برای مبتدیان موثر نیست. اما در این مطلب از کوین نیک به شما میگوییم که کدام استراتژی میتواند در بازار ارز دیجیتال برای مبتدیان موثر باشد.
بههر حال، این تصور اشتباه است: حتی اگر ارزهای رمزنگاریشده بهطور کلی بیثباتتر از بسیاری داراییهای مالی دیگر باشند، معاملهگران باتجربه میگویند که استراتژیهای خاصی در ارز دیجیتال برای مبتدیان کاربرد دارند.
در حقیقت، برخی از کارشناسان معتقدند که تمام استراتژیهای معاملاتی بهاندازه سایر داراییها در مورد ارزهای رمزنگاریشده هم قابل اجرا هستند و همانطور که ممکن است مبتدیها تصور کنند، هیچ تفاوتی بین بیتکوین و سایر سکهها وجود ندارد.
نظریه سبد سهام مدرن در دنیای ارز دیجیتال برای مبتدیان
لو کرنر (Lou Kerner)، هم بنیانگذار در شرکت سرمایهگذاری CryptoOracle میگوید:
«من بهچیزی بهنام علم سبد سهام اعتقاد دارم. این علم میگوید شما درصدی از داراییهای خود را به ارزهای رمزنگاری اختصاص میدهید، سپس سبد داراییهای موزون بازار را بهطور مرتب (ماهانه، سه ماهه) خریداری میکنید و نگران قیمتها نیستید. در درازمدت، بازده شما بهحداکثر میرسد.»
کرنر در اینجا به تئوری سبد سهام مدرن (MPT) اشاره دارد، که از مقاله ۱۹۵۲ هری مارکوویتز (Harry Markowitz)، اقتصاددان آمریکایی نشات گرفته است.
MPT در سادهترین شکل، شامل سرمایهگذاری در طیف وسیعی از داراییها است که حرکت قیمت آنها با یکدیگر ارتباطی ندارد. از آنجاییکه آنها با هم ارتباط نداشته، تمایلی به سقوط و صعود همراه با هم ندارند، در نتیجه میزان در معرض خطر قرارگرفتن داراییهای فردی کاهش مییابد و فرد را از یک ضرر کلی نجات میدهد.
همانطور که کرنر پیشنهاد میکند، اگر سرمایهگذار، پخشکردن سرمایه خود (از جمله ارزهای رمزنگاری) را بادقت انتخاب کند، ممکن است در درازمدت بازدههای بیشتری داشته باشد.
بهعنوان مثال، یک مطالعه در سال ۲۰۱۷ که توسط محققین دانشگاه بوکونی (Bocconi) ایتالیا انجام شد، نشان میدهد که MPT، استراتژی بهینه برای تجارت ارزهای رمزنگاریشده است؛ حداقل زمانیکه با استراتژی «فقط بیتکوین» مقایسه شود که تعدادی از سکههای مختلف را بهطور یکسان وزن میکند (یعنی هر سکه شامل مقدار/ ارزش مساوی است).
با اینحال، نکته اصلی این است که استفاده از MPT بهطور کلی نمیتواند تنها منحصر به بازار ارز دیجیتال باشد.
در حال حاضر ارزهای رمزنگاری با یکدیگر ارتباط زیادی دارند. هنگامی که یکی از آنها نزول میکند، بقیه آنها هم روند نزولی را پیش میگیرند و سرمایهگذاران را در معرض خطر بیشتری قرار میدهند.
این مطلب راهم مطالعه کنید: با ارزهای رمزنگاری دارایی جدیدی که در سراسر جهان گسترده شده آشنا شوید
بریک اوتها یا شکست-استراتژی (Breakouts)
الکس کروگر (Alex Krüger)، تحلیلگر تجارت ارزهای رمزنگاریشده میگوید:
یک استراتژی معاملاتی امیدوارکننده برای افرادی وجود دارد که میخواهند صرفا به تجارت ارزهای رمزنگاری بپردازند. تاکید من بر بریک اوت است. «ارز دیجیتال بسیار جهتدار است. بریک اوتها بهمراتب منسجمتر از سایر داراییها کار میکنند.»
استراتژی معاملات بریک اوت بر این فرض استوار است که اگر قیمت یک ارز دیجیتال (یا هر دارایی دیگری)، سطح حمایت یا مقاومت معمول خود را بشکند، به احتمال زیاد یک روند جدید قیمت را آغاز کرده است.
برای افرادی که با این واژهها آشنا نیستند، سطح «حمایت»، قیمت مشخصی است که در گذشته قیمت یک دارایی پایینتر از آن نیامده است. در مقابل، سطح «مقاومت»، قیمتی است که یک دارایی بیشتر از آن افزایش نیافته است.
اگر یک ارز دیجیتال از یکی از این سطوح پایینتر یا بالاتر برود، میتواند ایده خوبی باشد که آن را رها کنید (در موارد نزول) یا ادامه دهید (در موارد صعود). به عبارت دیگر، قبل از نشانهگیری سطوح حمایت یا مقاومت توسط این روند نوظهور، سرمایهگذاری روی آن میتواند سودآور باشد.
البته، اگرچه تمایل ارزهای رمزنگاریشده به «بریکاوت» سطوح حمایت/مقاومت باعث میشود که آنها برای این استراتژی آماده شوند، ترندهای رمزارزها بهطرز چشمگیری کوتاهمدت بودهاند. بهعنوان مثال، بیتکوین در ۲۴ ژوئیه، سطح «مقاومت» ۸۰۰۰ دلار را شکست و در ۳۱ ژوئیه زیر این سطح قرار گرفت.
از آنجاییکه بریکاوتها در همه زمانها در بازارهای یجیتال اتفاق میافتند، سریعتر از سایر داراییها تمایل به گسترش و پایانیافتن دارند؛ به این معنی که معاملهگران اگر بخواهند از مزایای آنها استفاده کنند، باید خیلی سریع به یک ایده رسیده و خلاق باشند.
این مطلب راهم مطالعه کنید: نظریه بازی چیست و چطور به ادامه حیات ارزهای رمزنگاری شده کمک می کند؟
استراتژیهای دیگر در دنیای ارز دیجیتال برای مبتدیان
در حالیکه MPT و بریک اوت احتمالا دو استراتژی تجاری محبوب برای ارز دیجیتال هستند، بسیاری از تحلیلگران ارزهای رمزنگاریشده معتقدند که بیشتر یا تمام استراتژیهای متعارف هنوز به هم مرتبط هستند.
الکس کروگر در مورد اینکه آیا استراتژیهایی وجود دارد که برای ارزهای رمزنگاریشده قابل اجرا نباشد، میگوید:
«خیر، همه چیز قابل اجرا است».
شاید این یک واکنش بسیار خوشبینانه بهنظر برسد، اما او معتقد است که بازار رمزنگاری اساسا با سایر بازارهای «متعارف» متفاوت نیست.
او میگوید:
«تجارت ارز دیجیتال همان چیزی است که کالاهای تجاری در دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ میلادی بهکار میگرفتند و از این نظر احساسات وی مشابه لو کارنر است. بهعنوان یک دارایی، ارز دیجیتال متفاوت نیست، بلکه جدید است.» «چیزهای جدید همیشه بهوجود میآیند. اوراق قرضه بنجل قبلا جدید بودند. با این حال مدتی است واقعا بیثبات شدند. بیشتر بانکهای سرمایهگذاری گفتند که این یک کلاهبرداری بود و آنها هرگز اوراق قرضههای بنجل را معامله نخواهند کرد. در ۴۰ سال بعد، این اوراق شبیه چیزهای دیگر معامله شدند. همین امر ۴۰ سال بعد در مورد ارزهای رمزنگاریشده هم صادق است.»
این بدان معنی است که سایر استراتژیهای متداول هم ممکن است برای ارزهای رمزنگاریشده مفید باشند. این استراتژیها شامل معاملههای روزانه هستند که دربردارنده خریدوفروش دارایی در یک روز میشود. همچنین شامل اسکالپینگ (یعنی آربیتراژ) است که دربردارنده سودبردن از اختلاف بین حداکثر پیشنهاد و درخواست قیمت برخی از داراییها است، بهگونهای که سرمایهگذاران میتوانند با قیمت کم خرید کرده و با قیمت بالا بفروشند.
این استراتژیها (و سایر موارد) برای معاملهگران جدید و پیشرفته بهطور یکسان وجود دارند، اما مانند همه موارد در معاملههای رمزنگاری و غیررمزنگاری، متاسفانه هرگز تضمینی برای سود وجود ندارد.
منبع: cryptonews