امروزه بسیاری از مردم با خرید رمزارز بیت کوین، آن را یک نوع سرمایه دیجیتال، مانند سهام در نظر میگیرند و به ذخیره آن میپردازند اما آیا بیت کوین به عنوان یک منبع ارزش قابل تصور است؟ برای دریافت پاسخ این پرسش به صورت کامل، با کوین نیک همراه باشید.
زمانی که به داراییهای ایمن و مطمئن فکر میکنید، احتمالا فلزهای باارزش مانند طلا و نقره به یادتان میآید. این موارد، سرمایههایی هستند که مردم در بازار و دوره و زمانه قدیم، نزد خود نگه میداشتند اما هماکنون همه چیز تغییر کرده یا در حال تغییر است. بحث در مورد این که آیا بیت کوین نیز رد پای چنین داراییها و آیتمهایی را دنبال میکند، همیشه وجود دارد. در این مطلب قصد داریم به ایدهی ذخیرهی بیت کوین به عنوان یک منبع ارزش بپردازیم و موارد خوب و بد را در مورد آن نقل کنیم. پس با ما همراه باشید.
منبع ارزش چیست؟
منبع ارزش یا Store of Value یک دارایی محسوب میشود که قادر است با گذشت زمان، ارزش و اعتبار کسب کند و در واقع ارزش خود را افزایش دهد. اگر شما امروز مقداری منبع ارزش خریداری نمایید، میتوانید مطمئن باشید که ارزش آن با گذشت زمان، افت نکرده حتی پیشرفت میکند. در واقع با خرید منبع ارزش، شما مطمئن هستید که یک سرمایه بدون افت قیمت خواهید داشت و ارزش آن در آینده، حتی اگر بیشتر نشود، کمتر نیز نخواهد شد.
زمانی که به چنین دارایی با ارزشی فکر میکنید، شاید در اولین قدم طلا و نقره به یاد شما بیاید. دلایل بسیاری وجود دارد که این داراییها به شکل سنتی، ارزشمند هستند که در ادامه بیشتر در مورد آن صحبت میکنیم.
چه عاملی یک منبع ارزش خوب میسازد؟
برای درک بهتر این که چه عواملی میتوانند یک منبع ارزش خوب بسازند، ابتدا بیایید بررسی کنیم که چه عواملی نمیتوانند این کار را انجام دهند. اگر بخواهیم نسبت به ذخیره کردن چیزی اقدام کنیم و آن را برای مدت زمان طولانی نزد خود نگه داریم، باید در نظر بگیریم که آن دارایی باید با دوام باشد.
به عنوان مثال، غذا یا میوه را در نظر بگیرید که به صورت ذاتی برای ما باارزش و مفید هستند و انسان باید برای تغذیه و زندگی خود از آنها استفاده کند. زمانی که موارد غذایی کمیاب شوند، این موارد بدون شک ارزش بیشتری پیدا میکنند اما این عامل باعث نمیشود که آنها به یک منبع ارزش خوب تبدیل شوند. اگر بخواهید مواد غذایی را برای مدت زمان طولانی ذخیره کنید، آنها فاسد میشوند و طبیعتا ارزش خود را به کلی از دست میدهند.
اما اگر در مورد یک مورد ذاتا ارزشمند پیدا شود که با دوام نیز باشد، تکلیف چیست؟ به عنوان مثال، پاستای خشک را در نظر بگیرید که میتواند در طولانی مدت بهتر باقی بماند اما هیچ ضمانتی وجود ندارد که این مورد نیز ارزش خود را حفظ کند چرا که پاستا به صورت مرتب تولید میشود و قیمت کمی نیز دارد. هر کسی میتواند آن قدر پاستا خریداری کند که در آن غرق شود! بنابراین با این حساب، از آن جایی که تقاضا و موجودی برای پاستا بسیار است، نمیتواند به یک آیتم باارزش تبدیل شود. پس نتیجه میگیریم هر چیزی که بخواهد ارزش خود را حفظ کند، باید کمیاب باشد.
در طرف دیگر، ارزهای دولتی و رایج، مانند دلار، یورو یا یِن را در نظر بگیرید. از آن جایی که این موارد میتوانند ارزش خود را به صورت طولانی مدت حفظ کنند، راه خوبی برای ذخیرهی ثروت به شمار میروند. اما باید در نظر بگیریم که این موارد، در واقع منابع ارزش خوبی محسوب نمیشوند چرا که قدرت خرید به شدت پایین میآید. شما میتوانید پول نقد خود را درون جای امنی ذخیره کنید و پس از ۲۰ سال از آنها استفاده نمایید اما آیا این ارزهای رایج پس از ۲۰ سال، همان ارزش سابق را دارند یا به دارایی کم ارزشی تبدیل شدهاند؟
در سال ۲۰۰۰، شما با داشتن ۱۰۰۰۰۰ دلار پول نقد، میتوانستید نسبت به امروز، کالاهای بیشتری بخرید. این روند به دلیل تورم به وجود میآید و افزایش قیمت کالاها و سرویسها، سبب میشود تا پول به تدریج ارزش خود را از دست بدهد. در برخی مواقع تورم به این دلیل به وجود میآید که دولتها مقدار بیش از حدی پول چاپ میکنند.
برای فهم بهتر این قضیه، بگذارید با یک مثال ادامه دهیم. فرض کنید ۲۵ درصد از یک موجودی ۱۰۰ بیلیون دلاری را در اختیار دارید که میشود ۲۵ بیلیون دلار. زمان میگذرد و دولت تصمیم میگیرد ۸۰۰ بیلیون دلار پول اضافه را چاپ کند تا با آن اقتصاد را به تحرک وا دارد. در این حالت قیمت دارایی شما ۳ درصد افت می کند. از آن جایی که پول بسیار بیشتری در چرخه اقتصاد وجود دارد، حالا سهم و پول شما به اندازه سابق ارزشمند نیست و قدرت خرید شما نسبت به گذشته کاهش پیدا میکند.
مانند مثال پاستا که پیشتر به آن اشاره شد، تولید پولهای دلار نیز پر هزینه نیستند و این اتفاق میتواند تنها در چند روز رخ دهد. این در حالی است که با یک منبع ارزش خوب، غرق کردن بازار با واحدها و موجودی حدید، سخت و جالش برانگیز باشد. به عبارت دیگر، سهم شما باید به کندی هر چه تمامتر، رقیق و کم ارزش شود (یا اصلا کم ارزش نشود).
به عنوان مثال، طلا را در نظر بگیرید. ما میدانیم که موجودی این فلز ارزشمند، محدود است. ما همچنین میدانیم که استخراج کردن آن بسیار سخت است. بنابراین؛ حتی اگر تقاضا برای طلا به صورت ناگهانی افزایش پیدا کند، نمیتوان آن را با موجود جدید به راحتی جایگزین کرد. موجود کردن طلا به مانند چاپ کردن پول با استفاده از یک پریتنتر نیست، بلکه طلا باید از داخل زمین و معدنهای خاصی استخراج شود. بنابراین اگر هجوم تقاضا را نیز شاهد باشیم، موجودی و منابع نمیتوانند نسبت به آن تقاضا افزایش پیدا کنند.
بیت کوین، به عنوان یک منبع ارزش
از همان روزهای اولیهی بیت کوین، طرفداران و توضیح دهندگان آن همیشه از این رمزارز به عنوان یک مفهوم مانند “طلای دیجیتال” یاد میکردند و کسی به آن به چشم یک ارز دیجیتالی ساده نگاه نمیکرد. در سالهای اخیر، این داستان توسط علاقه مندان به بیت کوین، به شدت پیچید و پخش شد. قضیهی بیت کوین به عنوان یک منبع ارزش، میگوید که این رمزارز یکی از استوارترین داراییهایی است که تا به حال در دسترس مردم قرار گرفته است. از آن جایی که بیت کوین در گذر زمان کم ارزش نمیشود، معرفی کنندگان این رمزارز اعتقاد دارند که بیت کوین، بهترین راه برای ذخیرهی ثروت محسوب میشود.
بیت کوین همیشه به نوسان شدید معروف است. شاید کمی ناعاقلانه به نظر برسد که یک دارایی که در عرض یک روز میتواند ۲۰ درصد از میزان ارزش خود را از دست بدهد، چگونه از نظر بسیاری از مردم به عنوان یک منبع ارزش به شمار میآید؟ اما بد نیست بدانید که با وجود نوسانات و حتی افتهایی که در ارزش و قیمت بیت کوین رخ داده، این دارایی تا کنون بهترین سطح عملکرد را داشته است. با این حال، بیایید ببینیم چه عاملی بیت کوین را به یک منبع ارزش تبدیل کرده است؟
این مطلب راهم مطالعه کنید: آیا امکان خاموش شدن ناگهانی بیت کوین وجود دارد؟
کمیابی
شاید یکی از متقاعد کنندهترین بحثها در مورد قضیهی در نظرگیری بیت کوین به عنوان یک منبع ارزش، این باشد که موجودی بیت کوین محدود است. اگر کمی با حوزه رمزارزها و بیت کوین آشنایی داشته باشید، حتما میدانید که موجودی بیت کوین به ۲۱ میلیون بیت کوین خلاصه میشود. پروتکل این رمزارز، اطمینان پیدا کرده که این قانون به صورت جدی وجود داشته باشد و اجرایی شود.
تنها راهی که میتوان با استفاده از آن کوینهای جدیدی را تولید کرد، استخراج یا ماینینگ است که تقریبا ما را به یاد استخراج طلا میاندازد. با این حال، در زمینه بیت کوین، ماینرها یا استخراج کنندگان به جای این که زمین یا معادن را حفاری کنند، باید یک معما یا معادلهی کریپتو گرافیک را با استفاده از قدرت محاسباتی رایانههای خود، حل نمایند. این کار به ماینرها کوینهای تازه و جدید میدهد.
با گذر زمان، میزان پاداش ماینرها به دلیل رخ دادن پدیده یا واقعهای به نام هاوینگ (Halving)، کاهش پیدا میکند و در واقع آنها را نصف میسازد. در روزهای اولیهی بیت کوین، سیستم به ازای هر بلاک تایید شده، به ماینر میزان ۵۰BTC پاداش میداد. پس از رخ دادن اولین واقعهی هاوینگ، میزان پاداش ماینرها به ۲۵BTC کاهش یافت و هاوینگ بعدی، میزان پاداش را به ۱۲/۵BTC رساند. حال، در نزدیکی هاوینگ بعدی قرار داریم و قرار است پس از آن، میزان پاداش ماینرها به ۶/۲۵BTC به ازای هر بلاک برسد. این روند برای بیش از ۱۰۰ سال دیگر ادامه خواهد یافت تا زمانی که آخرین کوین، وارد چرخه شود.
بیایید این موضوع را با مثال ارزهای رایجی که پیش از این به آن اشاره کردیم، مدل کنیم. فرض کنید سالهای گذشته، ۲۵ درصد از موجودی بیت کوین را خریداری کردهاید، زمانی که این کوینها را اختیار کردید، میدانستید که درصد شما به همان میزان باقی خواهد ماند چرا که هیچ موجودیتی نمیتواند کوینهای بیشتری را به سیستم اضافه کند و روی دارایی شما تاثیر بگذارد. بنابراین اگر ۲۵ درصد از کل موجودی بیت کوین را در سال ۲۰۱۰ خریداری کرده باشید، امروز و در سال ۲۰۲۰ نیز دقیقا همان ۲۵ درصد سهم را بدون کوچکترین تغییری در اختیار دارید.
غیرمتمرکز سازی
شاید با خود بگویید که این یک نرم افزار Open Source است و میتوان با کپی کردن کد آن، یک نسخه منحصر به فرد ساخت و ۱۰۰ میلیون کوین اضافی به سیستم وارد کرد. تا این جای کار درست است و شما میتوانید چنین کاری انجام دهید. شما میتوانید برنامه را ببندید، تغییرات را انجام دهید و یک گره (Node) اجرا کنید. همه چیز به نظر خوب پیش میرود اما یک مشکل بزرگ وجود دارد؛ هیچ گره دیگری وجود ندارد که بتوانید به آن متصل شوید. به محض این که پارامترهای نرم افزار را تغییر دهید، اعضای بیت کوین شما را نادیده میگیرند. شما به یک چیز مبهم تبدیل شدید و برنامهای که اجرا میکنید، به صورت جهانی به عنوان بیت کوین پذیرفته نمیشود.
انجام این کار، دقیقا مانند این است که یک عکس از نقاشی Mona Lisa بگیریم و ادعا کنیم که حالا دو Mona Lisa وجود دارد! شاید بتوانید خود را با این فرض راضی و متقاعد کنید اما آیا میتوان تمام مردم جهان را نسبت به این موضوع متقاعد کرد؟
کمی قبلتر توضیح دادیم که بیت کوین به وسیله هیچ فرد یا دولتی اداره و مدیریت نمیشود اما حقیقت این جا است که این دولت به نوعی وجود دارد. این دولت یا تشکل، از تمام کاربرانی تشکیل شده که با این نرم افزار کار میکنند. تنها راهی که ممکن است پروتکل شامل تغییراتی شود، این است که بخش اکثریت این کاربران، تغییرات را بخواهند و نسبت به آن موافقت کنند.
راضی و متقاعد کردن تعداد زیادی مردم (حداکثر کاربران بیت کوین) برای اضافه کردن کوین، کار راحتی نیست، چرا که شما در واقع از آنها میخواهید تا داراییهایشان را به سادگی وقف کنند. با وضعیت کنونی، حتی ویژگیهای نه چندان بزرگ و چشمگیر درون شبکه نیز برای تغییر کردن به سالها زمان نیاز دارند.
با بزرگ شدن شبکهی بیت کوین با گذر زمان، ایجاد کردن تغییرات در آن سخت و سختتر می شود. با این وجود، دارندگان بیت کوین میتوانند اطمینان داشته باشند که میزان موجودی آنها، دچار تورم نمیشود. درست است که نرم افزار، توسط افرادی نوشته شده و توسعه یافته اما غیر متمرکز بودن شبکه بدین معنی است که بیت کوین به جای یک کد قابل تغییر، بیشتر شبیه به یک منبع طبیعی است.
خواص پول خوب
کسانی که به قضیهی منبع ارزش باور دارند، به ویژگیهای بیت کوین به عنوان پول خوب اشاره میکنند. بیت کوین تنها یک منبع کمیاب دیجیتالی نیست بلکه ویژگیهایی دارد که برای قرنها با ارزهای سنتی سازگار شده است. طلا از همان ابتدای تمدن انسانها، به عنوان پول استفاده میشده است و دلایل زیادی برای این موضوع وجود دارد. پیش از این درباره دوام و کمیاب بودن صحبت کردیم که گفتیم وجود این دو مورد میتواند دارایی خوبی را بسازد اما این موارد الزاما نمیتوانند فرمهای خوبی از ارز را بسازند. برای این که یک ارز خوب و قابل قبول داشته باشید، به ویژگیهایی مانند، قابل حمل بودن و تقسیم پذیری نیاز دارید.
تعویض پذیری
تعویض پذیری به این معنی است که واحدها یکپارچه و تمیز نشدنی هستند. اگر بخواهیم طلا را در نظر بگیریم، شما میتوانید دو اونس را بردارید و آنها، ارزش یکسانی دارند. این مورد برای سهام یا پول نقد نیز درست است و صدق میکند. مهم نیست چه دارایی خاصی را نگهداری میکنید، مهم این است که میزان ارزش آن با هر هر مقدار دارایی دیگر از همان نوع، برابر است.
با این حال، تعویض پذیری بیت کوین یک موضوع زیرکانه است. در واقع نوع سکهای که شما نگهداری میکنید، مهم نیست و ۱ بیتیسی (BTC)، برابر با یک بیتیسی است. اما این قضیه زمانی جالب و پیچیده میشود که شما در نظر میگیرید هر واحد میتواند به تراکنشهای قبلی ربط پیدا کرده و متصل شود. مواردی وجود دارد که موجودیهای تجاری بلک لیست که تصور میشود از آنها برای فعالیتهای کلاه برداری استفاده شده، مشخص میشوند، حتی اگر فرد نگهدارنده، موجودی را پس از انجام عملیات دریافت کرده باشد.
اما آیا این مهم است؟ زمانی که قصد دارید صورت حساب خود را با دلار پرداخت کنید، هم شما و هم فروشنده نمیدانید که این پول در سه تراکنش قبلی، چگونه استفاده شده است. از آن جایی که هیچ تاریخچه و سابقهای برای تراکنشها وجود ندارد، پولهای جدید فرقی با پولهای قدیمی ندارند. اما در بدترین حالت ممکن، ممکن است که بیت کوینهای قدیمیتر (با سابقه بیشتر)، با قیمت کمتری نسبت به بیت کوینهای جدید فروخته شوند. این موارد میتوانند برای به صورت کلی برای بیت کوین خطرناک و تهدید آمیز باشند اما در حال حاضر میتوان این موضوع را تایید کرد که تعویض پذیری به صورت کارآمد در دنیای بیت کوین تعریف شده است.
قابل حمل بودن
قابل حمل بودن باعث میشود تا انتقال دارایی راحتتر شود. به عنوان مثال، ۱۰۰۰۰ دلار را در صورت حساب ۱۰۰ دلاری در نظر بگیرید که انتقال و حمل آنها چقدر راحت است اما آیا میتوان ۱۰۰۰۰ دلار نفت را به همین آسانی حمل کرد و انتقال داد؟ قطعا این طور نیست.
یک ارز خوب، باید شکل و اندازه کوچکی داشته باشد. حمل نقل این ارز باید راحت باشد تا اشخاص بتوانند به وسیله آن، برای کالاها و سرویسهای مختلف، پرداختیهای خود را انجام دهند. در این زمینه، طلا همیشه یک گزینه عالی محسوب میشد. در زمان نگارش این مطلب، یک سکه استاندارد طلا تقریبا ۱۵۰۰ دلار ارزش دارد. با این حال، احتمال این که کالایی که میخرید، ارزش یک یا دو اونس طلا را داشته باشد، بسیار کم است بنابراین واحدهای کوچکتر، حتی فضای کمتری را نیز اشغال میکنند.
زمانی که صحبت از حمل و نقل میشود، بیت کوین در واقع نسبت به فلزهای قیمتی، پیش میافتد، چرا که اصلا فرم و شکل فیزیکی ندارد. شما میتوانید تریلیونها دلار ثروت را درون یک دستگاه سخت افزاری ذخیره کنید و تمام آن ارزش و ثروت را در کف دستان خود بگیرید. منتقل کردن یک بیلیون دلار طلا (فعلا حدود ۲۰ تن)، هزینه و تلاش بسیاری لازم دارد. حتی اگر این میزان طلا را به صورت پول نقد در نظر بگیریم نیز باید آن را به سختی منتقل کنید. اما این در حالی است که با بیت کوین، شما میتوانید همین میزان ثروت را با کمتر از یک دلار، به هر جای جهان ارسال نمایید.
تقسیم پذیری
یکی دیگر از ویژگیهای مهم یک ارز، تقسیم پذیری محسوب میشود. تقسیم پذیری به این معنی است که شما بتوانید ارز خود را به واحدهای کوچکتری تقسیم نمایید. اگر بخواهیم طلا را در نظر بگیریم، شما باید یک سکهی یک اونسی را از وسط نصف کنید تا دو واحد نیم اونسی داشته باشید. با این که نصف کردن طلا، کار سختی است، اما ارزش طلا یکسان باقی میماند. شما میتوانید واحد نیم اونسی خود را باز هم از وسط نصف کنید تا واحدهای کوچکتری به دست آورید.
تقسیم پذیری، حوزه دیگری است که بیت کوین باز هم در آن میدرخشد. تنها ۲۱ میلیون کوین وجود دارد اما هر کوین از واحدهای کوچکتر یکصد میلیونی تشکیل شده است. این موضوع به کاربران، کنترل بسیار خوبی را روی تراکنشها میدهد و آنها میتوانند مقادیر مختلفی را ارسال کنند. تقسیم پذیری بیت کوین همچنین به سرمایه گذاران کوچکتر کمک میکند تا تنها کسری از BTC را خریداری نمایند.
این مطلب راهم مطالعه کنید: هاوینگ بیت کوین ۲۰۲۰ : همه اطلاعاتی که پیش از هاوینگ باید بدانید
منبع ارزش، مدیوم مبادله و واحد حساب
تمایل و علاقه نسبت به نقش بیت کوین، هماکنون متفرقه و جدا شده است. بسیاری از مردم باور دارند که بیت کوین تنها یک ارز است؛ یک ابزار برای منتقل کردن موجودی از نقطهی A به نقطه B. در ادامه مطلب درباره این موضوع بیشتر صحبت میکنیم اما این دید، مخالف چیزی است که بیشتر استدلال کنندگانِ منبع ارزش، از آن دفاع میکنند.
استدلال کنندگان منبع ارزش بر سر این موضوع بحث میکنند که بیت کوین پیش از این که به یک ارز واقعی و نهایی تبدیل شود، باید یک سری مراحل را از پیش روی بردارد. این ارز دیجیتالی در ابتدا به عنوان یک عنصر جمع کردنی یا Collectible شناخته میشود (مرحلهای که هماکنون در آن قرار داریم). این بدان معنی است که بیت کوین تا به حال خود را کاربردی و ایمن به اثبات رسانده اما تنها توسط افراد خاصی سازگار شده است. مخاطبان اصلی بیت کوین، در واقع افرادی هستند که برای سرگرمی یا دلالی به سمت آن رفتهاند. به عقیده این افراد، بیت کوین تنها زمانی میتواند به عنوان منبع ارزش به شمار برود که معرف بهتری داشته باشد، زیرساخت بهتری برای سازمانها در نظر گرفته شود و به تواناییها و قابلیتهای آن، اعتماد بیشتری انجام شود. برخی از مردم اعتقاد دارند که بیت کوین هماکنون به چنین درجه و سطحی دست پیدا کرده است.
در حال حاضر، بیت کوین به دلیل قانون گرشام (Gresham)، به طور وسیع خرج نمیشود؛ قانونی که میگوید پول بد، پول خوب را بیرون میراند. معنی جمله قبلی این است که زمانی که دو نوع ارز به مردم پیشنهاد میشود، اشخاص به خرج کردن ارزی که جایگاه پایینتری دارد، تمایل بیشتری پیدا کرده و ارز بهتر و با جایگاه بالاتر را به انبار و ذخیره میکنند. کاربران بیت کوین ترجیح میدهند ارزهای دولتی و مرسوم را خرج کنند، چرا که امید زیادی به بقای آنها در طولانی مدت ندارند (کم شدن ارزش) اما این در حالی است که ذخیره بیت کوین خود را نگه میدارند و به حفظ ارزش آن در آینده امیدوار هستند.
اگر شبکه بیت کوین شروع به رشد کند، کاربران بیشتری با آن سازگار میشوند، نقدینگی یا لیکویید شدن، افزایش پیدا میکند و در آخر، قیمت این رمزارز ثبات بیشتری پیدا میکند. با ثبات بیشتر، نیازی نیست مردم برای خرید و نگهداری آن، تشویق و ترغیب شوند. بنابراین، میتوانیم انتظار داشته باشیم که بیت کوین در تجارت و پرداختیهای روزانه مورد استفاده قرار میگیرد و به عنوان یک مدیوم مبادله قدرتمند شناخته میشود.
حتی با بیشتر شدن استفادهی مردم، قیمت هر چه بیشتر ثبات پیدا میکند. در مرحله انتهایی، بیت کوین تبدیل به یک واحد حساب یا Unit of Acount خواهد شد؛ به این معنی که برای قیمت گذاری دیگر داراییها، استفاده خواهد شد. درست همان طور که شما قیمت یک گالن نفت را ۴ دلار تعیین میکنید، میتوان قیمت آن را بر حسب بیت کوین تعیین کرد و به فروش رساند.
اگر این دستاوردهای مالی برآورده شوند، آیندهای را خواهیم دید که بیت کوین در آن به یک استاندارد جدید تبدیل شده و جای ارزهای امروزی را خواهد گرفت.
مخالفت با بیت کوین به عنوان یک منبع ارزش
بحثهایی که در قیمتهای پیشین این مقاله مطرح شد، ممکن است برای برخی از مردم منطقی و برای برخی دیگر، غیر قابل تصور باشد. همیشه نقدهای زیادی به بیت کوین به عنوان یک منبع ارزش و طلای دیجیتالی وارد میشود که هم از طرف فعالان حوزه بیت کوین و هم از طرف منتقدان رمزارزها و ارزهای دیجیتالی هستند.
بیت کوین به عنوان پول دیجیتالی
زمانی که بحث در مورد بیت کوین به میان میآید، بسیاری از مردم به سراغ قوانین اولیه این رمزارز میروند. به عقیده این افراد، ساتوشی ناکاموتو (مخترع بیت کوین) از همان ابتدا بیت کوین را برای خرج کردن اختراع کرده است. در واقع، عنوان و نام اولیه بیت کوین نیز چنین چیزی را میگوید: بیت کوین: یک سیستم پول الکترونیکی نظیر به نظیر.
در این بحث گفته میشود که بیت کوین تنها در صورتی که کاربران سکههای خود را خرج کنند، ارزش دارد و با احتکار کردن یا جمع کردن آن، شما نه تنها سازگاری به وجود نمیآورید، بلکه به آن آسیب میرسانید. اگر بیت کوین به صورت گسترده به عنوان یک پول دیجیتالی شناخته نشود، قضیه و گزاره اصلی آن نه به وسیلهی سود و منفعت، بلکه به وسیله حدس و گمان هدایت میشود.
این تقاوت ایدئولوژیها باعث شد تا در سال ۲۰۱۷ یک انشعاب چشمگیر ایجاد شود. یک بخش اقلیت از افراد فعال در حوزه بیت کوین، یک سیستم با بلاکهای بزرگتر میخواستند که باعث میشد قیمت تراکنشها کاهش پیدا کند. به بیان دیگر، به دلیل افزایش استفاده از شبکه اریجینال، هزینه تراکنشها به طرز چشمگیری افزایش پیدا میکند و بسیاری از کاربران که تراکنشهای کم ارزشتر را انجام میدهند، از گردانه خارج میسازد.
این شبکه منشعب هماکنون به عنوان Bitcoin Cash شناخته میشود. شبکهای اصلی یا اریجینال، بهروزرسانی یا آپگرید خود را با گذر زمان و تحت نام SegWit اجرا کرد. SegWit ظرفیت بلاکها را به صورت اسمی افزایش داد اما این هدف اصلی آن نبود. SegWit همچنین زمینههای Lightning Network را فراهم آورد که تراکنشهای کوچکتر و کم ارزشتر را با خارج کردنشان از زنجیره، تسهیل میکند.
اما در عمل، Lightning Network فاصله زیادی با بی نقصی دارد. در حالی که فهم تراکنشهای معمولی بیت کوین آسانتر است، مدیریت کردن کانالها و ظرفیت Lightning Network به یادگیری و آموزش نیاز دارد. باید ببینیم آیا در آینده این روند سادهتر خواهد شد یا این که طراحی آن پیچیدهتر از اینها است.
به دلیل افزایش تقاضای فضای بلاک، تراکنشهای روی زنجیره یا On Chain در زمانهای شلوغی دیگر ارزان نیست. با این حال، ممکن است فردی این بحث را پیش بکشد که افزایش ندادن اندازهی بلاکها میتواند به میزان استفادهی بیت کوین به عنوان یک ارز، صدمه بزند.
عدم وجود ارزش ذاتی
برای بسیاری از افراد، مقایسه بین بیت کوین و طلا، یک موضوع مضحک و بی معنی محسوب میشود. تاریخ و سابقهی طلا، به قدمت تاریخ تمدن انسانها است و این فلز ارزشمند، برای سالها بخشی از زندگی جوامع مختلف بوده است. اگر بخواهیم صادق باشیم، باید بگوییم که طلا در سالهای اخیر و در جامعه نوین، تسخیر و تسلط خود برروی جامعه را از دست داده است اما با این حال، باز هم یک دارایی ارزشمند و ایمن محسوب میشود.
شاید در نگاه اول اغراق آمیز باشد اگر بخواهیم تاثیرات طلا را که شاید به عنوان پادشاه داراییها محسوب میشود، با یک پروتکل و سیستم ۱۱ ساله مقایسه نماییم. فلز طلا چه به صورت آیتمهای تزئینی و زیبایی و چه به صورت یک فلز صنعتی در هزاره اخیر، به شدت استفاده شده است. این در حالی است که وضعیت درباره بیت کوین کاملا برعکس است و باید بگوییم بیت کوین خارج از شبکهی خود، یک آیتم بدون استفاده محسوب میشود. شما نمیتوانید از بیت کوین به عنوان یک هادی در صنعت الکترونیک استفاده کنید، با نمیتوانید از آن زیرآلات زیبا و اشرافی بسازید و برای مردم در دسترس قرار دهید. شاید بیت کوین به صورت یک شبیه ساز برای طلا عمل کند (موجودی محدود و موارد دیگر) اما این حقیقت را تغییر نمیدهد که تنها یک دارایی دیجیتالی است.
اما اگر بخواهیم وسعت دید خود را بیشتر کنیم، باید بگوییم که تمام پولها با باور ما ارزش پیدا میکنند. به عنوان مثال، دلار تنها به این دلیل ارزش دارد که دولت آن را تعیین میکند و جامعه آن را میپذیرد. طلا به این دلیل ارزش دارد که همه مردم در جامعه به ارزش آن ایمان دارند. این موضوع درباره بیت کوین نیز به همین صورت است اما تفاوت در جایی وجود دارد که هنوز تعداد بسیار کمی از مردم جامعه در سطح جهان، به ارزش آن اطمینان و بر سر آن موافقت میکنند. به عنوان مثال، شما در طول زندگی خود، برای ثابت کردن ارزش چیزی که دیگران ارزش آن را نمیدانند، مکالمههای زیادی داشتهاید.
این مطلب راهم مطالعه کنید: افزایش فعالیت در شبکه بیت کوین پیش از هاوینگ
نوسان و همبستگی
کسانی که در همان ابتدای راه اندازی بیت کوین به شبکه پیوستند و نسبت به خرید این رمزارز اقدام کردند، هماکنون نسبت به بزرگ شدن سرمایه خود با گذر زمان، لذت میبرند و به آن افتخار میکنند. برای این افراد، بیت کوین قطعا یک منبع ارزش به شمار میرود چرا که آنها به خوبی افزایش سرمایه خود را به چشم دیدهاند. اما این در حالی است که افرادی که کوینهای خود را در زمان افزایش قیمت بیت کوین خریداری کردند، چنین تجربهای را نداشتهاند و حتی بسیاری از افراد با فروختن کوینهای خود در زمان نامناسب، ضرر و زیان متحمل شدهاند.
واقعیت این جا است که بیت کوین به طرز شگفت انگیزی نوسانی بوده و بازارهای آن غیر قابل پیش بینی هستند. این نوسان در قیمت درباره فلزهای گرانبها مانند طلا و نقره، کمتر است. شاید شما با خود بگویید که برای خرید کوین، زود است و قیمتها سرانجام ثابت میشوند اما همین موضوع سبب میشود تا بسیاری از مردم، بیت کوین را به عنوان یک منبع ارزش در نظر نگیرند.
علاوه بر این، باید رابطهی بیت کوین با بازارهای سنتی را نیز در نظر بگیریم چرا که از زمان آغاز بیت کوین، این بازارها روندی رو به رشد داشتهاند. رمزارز برخلاف داراییهای دیگر، هیچوقت به عنوان یک دارایی ایمن، آزمایش نشده است. افراد علاقه مند به بیت کوین شاید به این نکته به عنوان یک موضوع بی ربط نگاه کنند اما هیچگاه نمیتوان درستی آن را فهمید؛ حداقل نه تا زمانی که دیگر داراییها با نوسانات شدید رو به رو شوند و بیت کوین به صورت ثابت قدم به کار خود ادامه بدهد.
نتیجه گیری
بیت کوین قطعا بیشترِ ویژگیهای یک منبع ارزش، مانند طلا را دارد. تعداد واحدها محدود است، شبکه به اندازه کافی غیر متمرکز شده است تا امنیت سرمایه گذاران را حفظ کند و همچنین میتواند برای انتقال دارایی نیز کارآمد باشد.
با این حال، در انتها بیت کوین باید ارزش خود را به عنوان یک دارایی ایمن، ثابت کند و هنوز برای تایید کردن این موضوع، بسیار زود است. اوضاع ممکن است در آینده به هر شکلی ادامه پیدا کند. شاید مردم در دوران آشفتگی اقتصادی به سراغ بیت کوین بروند یا ممکن است باز هم مانند دوره کنونی، توسط گروه اقلیت و کوچکی از مردم دنیا مورد استفاده قرار بگیرد. زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد.
نظر شما در مورد بیت کوین به عنوان یک منبع ارزش چیست؟
منبع: Binance