با اتفاقات و وقایعی که در سالهای اخیر رخ داده، به نظر میرسد همه به این نتیجه رسیده باشند که مفهوم رمزارز به عنوان یک قدم رو به جلو در تکامل ارز محسوب میشود اما چه دلایلی وجود دارند که باعث میشوند رمزارز به یک مفهوم و معنی عمومی و Mainstream دست پیدا نکند؟ چرا سازگاری رمزارز برای موفقیت بیشتر آن، انجام نمیگیرد؟ برای دریافت اطلاعات بیشتر و البته پاسخ این پرسشها، با کوین نیک در ادامه مطلب همراه باشید.
با تکامل نسل بشر، نیازها و احتیاجات ما برای مبادله و تبادل ارزش، تکامل مییابد و تغییر میکند. به عنوان مثال، در دوران کهن، مردم برای مبادله از روش مبادلهی کالا به کالا استفاده میکردند اما حالا ارز حکومتی، رسمی و متعارفی وجود دارد که به وسیله آن میتوانیم کالا یا دارایی خود را با آنها به شکل دقیقی مبادله کنیم. در طول تاریخ، نسل بشر همیشه در حال یافتن راه و روشی بهتر و موثرتر برای دقیقتر ساختن و راحتتر ساختن کار مبادله و تبادل بوده و این موضوع به مانند یک سفر بدون توقف ادامه داشته است. فاکتورها یا عواملی مانند متقاعد سازی، در دسترس بودن، ثبات و پایداری، نقش حیاتی و غیر قابل انکاری را در تکامل روشها و راههای تبادل ارزش ایفا کردهاند که بررسی و تحلیل آنها به شدت مهم هستند.
ارز حکومتی چیست؟
برای تعریف و توصیف ارز حکومتی یا ارز رسمی یک کشور، میتوانیم خیلی ساده توضیح دهیم. ارز حکومتی یا fiat currency به پول کاغذی و مرسومی گفته میشود که به وسیله دولت یا حکومت موجود در یک کشور یا یک منطقه پشتیبانی میشود و همچنین بانک مرکزی آن کشور یا حکومت، برای تنظیم سازی و توزیع آن تلاش میکند. ارز حکومتی، به بهترین عامل و وسیلهای تبدیل میشود که با استفاده از آن میتوان به صورت جهانی مبادله و تبادل انجام داد و با این روش، دیگر متودها و راههای قدیمی مانند مبادلهی کالا به کالا که در دورههای کهن انجام میشد، از بین میروند و کمرنگ میشوند. اما چرا ارز و پول حکومتی به این درجه از رشد و فراگیری میرسد و مردم استفاده از آن را به دیگر روشها ترجیح میدهند؟ این ارز در قدم اول، متقاعد کننده است و ثبات ارزش نسبی آن به دلیل این که زیر نظر حکومت و دولت قرار دارد، قابل قبول است. اما استفاده از ارز دولتی در همین قرنها و صدههای اخیر به یک عامل برجسته تبدیل شدهاند. برجستگی این ارزها از قرن ۲۰ میلادی آغاز شد و دلیل این اتفاق، این بود که دولتها و حکومتها در کشورها و مناطق مختلف، سعی داشتند تا وضعیت اقتصادی کشورهای خود را سر و سامان ببخشند و اقتصاد را از بدترین تاثیرات بی ثباتی و تغییر در چرخهی تجارت، نجات دهند.
یک ارز حکومتی، یک پول رایج و قانونی است که ارزش خود را به جای داراییهای فیزیکی، از دولت صادر کننده میگیرد. در نتیجه، ارزش آن به همان اندازهای خوب است که دولت صادر کننده عمل میکند. همیشه و با نگاه به تاریخ، میتوانیم دریابیم که سیاست مداران فاسد و دولتهای غیر مسئول، با چاپ پول اضافی، کارهای فاسد و خطای خود را میپوشانند و مخفی میکنند. نتیجه انجام چنین کاری در یک کشور، به وجود آمدن یک چرخهی بی انتها و نامتناهی از تورم است که در درجات بالاتر، ممکن است به رکود کامل اقتصادی نیز منجر شود. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۹ میلادی، کشور زیمباوه با پدیدهی تورم شدید یا تورم بیش فعال درگیر بود و دست و پنجه نرم میکرد. وضعیت سیاسی ناثبات و بد در این کشور باعث شده بود تا تورم بالای ۳۰۰ درصدی، اقتصاد این کشور را از پای درآورد و صدمات سنگینی به مردم آن کشور وارد کند.
مفهوم رمزارز
همه ما میدانیم که دنیا به سمت دیجیتالی شدن پیش میرود و به هر سمت و سویی که نگاه میکنیم، ورود دیجیتال در آن منطقه مشاهده میشود. با این روند دیجیتالی شدن جهان که روند آن به شکل جدی از قرن ۲۱ میلادی آغاز شد، نیاز و احتیاج به یک روش پرداختی جدید که به صورت دیجیتال و امن باشد، کاملا حس میشد و به نظر میرسید که دست یافتن به چنین فناوری و دانشی برای دیجیتالی کردن پول، به یک موضوع اجتناب ناپذیر تبدیل می شود. بانکها و دیگر موسسههای مالی، به شکل ادامه دار، در حال سازگار کردن خود با روشهای پرداختی گوناگون هستند و قصد دارند از ظرفیتهای و فرصتهای ایجاد شده با رمزارز یا ارز دیجیتال، استفاده نمایند. با این حال، فراگیر شدن و پیدایش ارز دیجیتال، به یک شبکه و فناوری منحصر به فرد و غیر قابل نفوذ نیاز داشت تا بتواند ایدههای جدیدی را در خود حل کند. این شبکه و فناوری منحصر به فرد، شبکه بلاک چین بود و ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) سرانجام در سال ۲۰۰۸ میلادی توانست با ارائه یک طرح اولیه از چیزی که امروزه به آن بیت کوین یا BTC میگوییم، عصر جدیدی را در اقتصاد جهان به وجود آورد. بیت کوین، اولین و محبوبترین ارز دیجیتال مدرن است که بیش از یک دهه درون زندگی مردم قرار گرفته و روز به روز، فراگیرتر میشود.
از آن جایی که شبکه بلاک چین و به صورت کلی، مفهوم رمزارز به صورت غیر متمرکز بود، تمام اشخاص سوم و بانکهای مرکزی از معادلهی تبادل و مبادله کنار رفتند و رخ دادن این موضوع، بدون شک بزرگترین و چشمگیرترین برتری و نقطه قوت ارز دیجیتال است. در واقع غیر متمرکز شدن، مفهوم رمرزارز را تعیین میکند. برخلاف ارز و پول حکومتی، فناوری بلاک چین یک دفتر کل عمومی است و به شکل تنگاتنگی با یک پدیده و فرآیند به نام استخراج کردن یا ماینینگ وابسته است. این پدیده و فرآیند تضمین میکند و اطمیان میدهد که تمام پولی که در چرخه عملیات وجود دارد، حسابرسی میشود و در نتیجه میتوانیم بگوییم که شفافیت و قابل اطمینان بودن فناوری بلاک چین در آخر، رمراز، به بهترین شکل ممکن ثابت میگردد.
جایگزین کردن رمزارز به جای ارزهای حکومتی
با توجه به تعاریفی که تا کنون ارائه کردیم، فکر میکنم روشن شده باشد که رمزارز و به صورت کلی، مفهوم رمزارز ایمنتر و مدرنتر از ارز حکومتی و رایج است. رمزارز به این دلیل که پردازش سریعی دارد، قابل اعتماد است و البته در زمینه مبادله و تبادل، موثرتر عمل میکند، میتواند از ارز حکومتی یا fiat currency پیشی بگیرد؛ مخصوصا در دنیای دیجیتالی و مدرن. با تمام این تفاسیر، فناوری و شبکهای که پشت سر رمزارز وجود دارد، باید برای محبوبتر شدن از ارز حکومتی و رایج شدن در میان مردم به صورت جهانی، یک سری موانع و چالشها را از سر راه خود بردارد. در واقع بحث اصلی ما در این مطلب نیز همین موضوع است و قصد داریم بررسی کنیم که رمزارز باید برای تبدیل شدن به یک مفهوم عمومی، سازگارتر شود و چرا سازگار شدن رمزارز میتواند به یک موضوع پیچیده تبدیل شود؟ در ادامه به طور دقیقتر به بررسی این موضوعات میپردازیم.
این مطلب را هم مطالعه کنید: ابلاغ مصوبه تعیین تکلیف دستگاه های استخراج رمزارز توسط معاون اول رییس جمهور
دولتها
دولتها و موسسههای تنظیم کننده در سطح جهان و درون هر کشور و منطقه، تنها یکی از موارد و عواملی محسوب میشوند در مقابل عمومی شدن رمزارز، مانع ایجاد میکنند. به بیان دیگر، رمزارز برای تبدیل شدن به یک ارز و دارایی عمومی و Mainstream، سیاستهای دولتها را در مقابل خود میبیند. مالیات و تعیین آن برای یک دفتر کل توزیع و فناوری مربوط به آن، پیچیده است، چرا که این دفتر کل توزیع برای کار کردن و فعالیت، به دولتها و اجازه آنها نیازی ندارد و هیچ گونه وابستگی بین دولت و سیستمهای سنتی بانکی با فناوری بلاک چین دیده نمیشود. علاوه بر این، سیاست مداران و دولتها زمانی میتوانند به اقتصاد شکل دهند و درون آن دخالت داشته باشند که برروی چرخهی پول، کنترل و احاطه داشته باشند. در نتیجه، میتوان گفت که دولتها و سیاست گذاران با به وجود آوردن سیاستهای منع کننده برای استفاده از رمزارزها، مردم را به استفاده از ارز مورد نظر خود تشویق میکنند و کاملا مطمئن میشوند که پول و ارز حکومتی در جریان باشد و مورد استفاده قرار بگیرد.
درک عمومی
اگر اخبار روز را دنبال کنید، حتما میدانید که به تازگی، رسانه اجتماعی توییتر با یکی از بزرگترین خطرات خود از بدو تولد و پیدایش رو به رو شد و هک شدن حسابها یا اکانتهای مختلف درون آن، هویت و موجودیت این رسانه اجتماعی را به طرز غافلگیر کنندهای تهدید کرد. سلبریتیها (افراد مشهور)، بیلیونرها و چندین صرافی رمزارز در این حادثه مورد حمله قرار گرفتند و هک شدند. در همین حین، هکرهایی که مسبب این حادثهی ناگوار بودند، به مردم پیام میدادند و از آنها درخواست میکردند که بیت کوین خود را به یک آدرس کیف پول مشخص ارسال کنند و در عوض، دو برابر مقدار ارسال شده را به عنوان جایزه دریافت نمایند. در همین جریان، حدود ۱۲۰۰۰۰ دلار ارزش بیت کوین دزدیده شد و از دست رفت! با این که میزان پول و ارزش سرقت شده از دارایی مردم، آن چنان به چشم نمیآید و رسانهای نمیشود، اما تمام این جریانها و هک شدنها و استفاده از پول دزدیده شده برای انجام کارهای غیر قانونی و فعالیتهای دارک وب، به نام و اعتبار بیت کوین و به صورت کلی، شبکه و فناوری بلاک چین آسیب میزند و محبوبیت آن را تحت تاثیر قرار میدهد.
استخراج بیت کوین و انرژی صرف شده
همان طور که پیش از این اشاره کردیم، تراکنشهای بیت کوین به وسیله یک فرآیند منحصر به فرد و خاص که به آن استخراج یا ماینینگ میگویند، مورد تایید واقع میشوند. تراکنشها روی دفتر کل توزیع، به عنوان بلاکهای اطلاعات یا blocks of information به وسیله ماینرها و استخراج کنندگان بیت کوین ذخیره میشوند. با این حال، استخراج به صورت کلی یک کار، فعالیت و فرآیند پیچیده و پر مصرف (انرژی) محسوب میشود که برای انجام شدن نیاز به میزان فراوان و قابل توجهی برق و انرژزی دارد؛ مصرف برقی که برای آن، پول و هزینه پرداخت میشود. دانشگاه کمبریج تخمین زده که کار استخراج بیت کوین به تنهایی، میزان ۰/۲۱ درصد از تمام الکتریسیتهای که در دنیا تولید میشود را به خود اختصاص میدهد و مصرف میکند. جالب است بدانید که این میزان برق و انرژی مصرفی، تقریبا مساوی است با کل انرژی و برقی که در برخی از کشورها مانند رومانی و بنگلادش تولید و مصرف میشود! از آن جایی که مزرعههای استخراج یا ماینینگ در تمام نقاط دنیا در حال گسترش و افزایش میزان فعالیتها و عملیات خود هستند تا برای دنیای آینده (جایی که رمزارز توسط تمام مردم مورد استفاده قرار میگیرد) آماده شوند، سوال بزرگی پیش میآید و باید از خودمان بپرسیم که این روند تولید و مصرف انرژی و برق، تا کجا به مرحلهی پایدار و ثابتی میرسد و آیا این موضوع به یک پدیده نگران کننده (حداقل برای برخی کشورهای در حال توسعه) تبدیل میگردد یا خیر؟
این مطلب را هم مطالعه کنید: بانک مرکزی عربستان سعودی از بلاک چین برای تزریق نقدینگی به بانکهای محلی استفاده میکند
مقیاس پذیری بیت کوین
فناوری و شبکه بلاک چین به گونهای برنامه ریزی شده که بتواند در هر ثانیه، هفت تراکنش را به انجام برساند. با دانستن این موضوع، هماکنون باید بگوییم که بلاک چین با یک مشکل بزرگ مقیاس پذیری مواجه شده است. با این که قصد توسعه دهندگان شبکه بلاک چین تنها و تنها این بود که هکرها از دسترسی به آن منع شوند و به صورت کلی، فناوری را دستکاری کنند، ظرفیت تراکنش هماکنون به سادگی نمیتواند پاسخ استفاده بی شمار از بلاک چین را بدهد.
این موضوع میتواند حتی پیچیدهتر از گذشته شود. با افزایش صنایع و سرمایه گذارانی که سعی میکنند رفته رفته با این فناوری سازگار شوند، همه چیز میتواند بزرگتر و پیچیدهتر گردد. با این که کارشناسان و افراد حرفهای در زمینه رمزارز در طول سالیان اخیر، بحث و گفت و گو کردهاند که با افزایش ظرفیت و اندازه بلاکها یا استفاده از یک روش مقیاس تشریحی، این مشکل را برطرف نمایند، اما باید منتظر بمانیم و ببینیم که مشکل مقیاس پذیری بیت کوین و به صورت کلی، فناوری بلاک چین، چه زمانی حل میشود و در جهت عمومی شدن بیت کوین و ارز دیجیتال، یاری میرساند.
با این که تخمین زده میشود که ارزش بازار بلاک چین به صورت کلی و تا سال ۲۰۲۵، میزان ۳۹ بیلیون دلار برآورد شود، اما سازگار شدن آن به صورت یک مفهوم و یک موضوع عمومی و Mainstream و در نهایت، جایگزین شدن آن به جای ارز حکومتی و رایج، شاید تا آن زمان نیز یک هدف بلند پروازانه و یک اتفاق نه چندان خوش بینانه محسوب شود. مشخص است که رمزارز با وجود تمام پیشرفتهایی که داشتهاند و راهی که آمدهاند، هنوز راه و مسیری طولانی را در مقابل خود میبینند و باید آن را طی کنند. در انتها، باید بگوییم سرمایه گذارانی که هنوز وارد عرصه بیت کوین و سرمایه گذاری روی این ارز و دارایی دیجیتال نشدهاند، میتوانند منتظر بمانند و تا دورهای که مفهوم بیت کوین و فناوری بلاک چین به یک پدیده و موضوع عمومی و همه گیر تبدیل میشوند، صبر کنند.
نظر شما در مورد بیت کوین و سازگاری آن در تمام نقاط جهان چیست؟ آیا فکر میکنید بیت کوین و به صورت کلی، مفهوم رمزارز برای موفقیت حتما باید به یک موضوع عمومی و Mainstream تبدیل شود؟ نظرات خوب خود را با کوین نیک به اشتراک بگذارید.
منبع: Cointelegraph